تاثیر مرگ والدین بر کودک در خانواده های کودکان مختلف به صورت های گوناگون ظاهر می شود. به طور کلی از دست دادن پدر یا مادر از ناگوار ترین و سخت ترین تجربه های زندگی افراد است. معمولا کودکان وابستگی بیشتری به والدین خود دارند بنابراین مرگ یکی از آن ها می تواند برای کودک بسیار سخت باشد.
در بیشتر موارد افراد نمی دانند با کودکی که والدین خود یا یکی از آن ها را از دست داده چگونه رفتار کنند. گاهی اوقات افراد هیچ آگاهی در مورد اینکه چگونه خبر فوت را به بچه ها بدهند ندارند. حتی در مورد اینکه چگونه به کودک سوگوار کمک کنند هیچ ذهنیت و آگاهی ندارند. دانستن این موارد کمک میکند که در این مواقع این افراد بهترین برخورد را در مقابل کودک داشته باشند. آگاهی در این موارد آسیب های احتمالی به کودک را تا حد زیادی کاهش می دهد.
مرگ والدین بر کودک چه تاثیراتی دارد؟
مشکلات روانی و آشفتگی روحی اصلی ترین تاثیر مرگ والدین بر کودک است. مرگ پدر و مادر برای کودکان اتفاقی بسیار غمگین، ناراحت کننده و استرس زا است. کودک این آشفتگی و استرس را به شیوه های گوناگونی بروز می دهد.
شناخت رفتار های کودک و تشخیص علائم استرس زا در کودکان روند درمان و کمک به آن ها را سرعت می دهد. به طور معمول کودکان از طریق کلامی نمی توانند ناراحتی و احساسات خود را بروز دهند. برای فهمیدن احساس کودکان لازم است که به رفتارهای آنها توجه شود. زمانی که کودکان درک درستی از احساس خود نداشته باشند سردرگم می شوند و رفتار های غیر طبیعی از خود نشان می دهند.
تاثیر مرگ والدین بر کودک و نحوه واکنش آن ها
بچه ها معمولا احساس غم و ناراحتی خود را با رفتار های برون ریز نشان می دهند. این رفتار های برون ریز شامل پرخاشگری، فرافکنی، منفی بافی شدید، رفتار های هیجانی و عصبی و حتی گاهی گوشه گیر شدن کودک است. مراقب یا والد باقی مانده باید احساسات عمیق کودک را شناسایی کند در دوران سوگواری کودک همراه و مراقب او باشند.
مراقبت و پاسخگویی به احساسات کودکان در این مواقع می تواند تاثیرات بسیار مثبتی در بهتر شدن حالشان داشته باشد. حال کودک به شدت تحت تاثیر مربی، پرستار و والدین خود است. گوش دادن به راهنمایی ها و سخنان این افراد تاثیر زیادی بر آرامش روانی کودک در این اتفاق سخت دارد. به طور کلی شناخت رفتار ها و درک کودکان و همچنین برخورد درست با آنها در مراحل رشدشان بسیار موثر است.
تاثیر مرگ والدین بر کودک در قبل و بعد سه سالگی
تاثیر مرگ والدین بر کودکان زیر سال به مراتب کمتر از کودکان بالای سه سال است. کودکان زیر سه سال معمولا از طریق افراد اطراف خود احساس امنیت می کنند. کسی که از کودک در این سنین مراقبت میکند بعد از مرگ والد باید توجه و محبت بیشتری به کودک دهد. کودکان زیر سه سال معمولا نمی توانند بین احساسات خود تفاوت قائل شوند و درک درستی از اتفاق افتاده را داشته باشند. اما بعد از گذشت مدتی متوجه میشوند که یکی از والدین یا هردوی آنها نیستند و یا دیگر بر نمیگردند.
در این زمان ها بهتر است که تنها نمانند و با توجه و مراقبت بیشتر این احساس دلتنگی در آنها کمتر شود. در سنین سه سالگی به بعد درک و احساس کودکان کامل تر می شود. کودک در این سنین به طور کامل متوجه می شود که چه کسی را از دست داده و درک درست تری از اتفاق افتاده دارد. معمولا در این مواقع کودکان شروع به پرسیدن سوال های در مورد این اتفاق می کنند. همچنان کودکان بالا سه سال هم نمیتوانند احساسات خود را به درستی بروز دهند. مراقبت از آنها کمی سخت تر و پیچیده تر از بچه های زیر سه سال است.
تاثیر مرگ والدین بر کودک در مدت طولانی
تاثیر مرگ والدین بر کودک در دراز مدت به صورت های عاطفی و روانی، تغییر واکنش ها و همچنین تاثیر بر یادگیری قابل مشاهده است. والدین برای کودکان منبع اصلی ارامش، اطمینان و حمایت هستند. با از دست دادن یکی از آنها بچه ها معمولا دچار فشار روانی می شوند. مرگ والدین یا یکی از ان ها می تواند منجر به واکنش های شدید عاطفی و روانی شود. این واکنش های روانی می توانند شامل افسردگی، ترس، استرس، اضطراب، خشم های کنترل نشده و کاهش اعتماد بنفس باشند. والد بازمانده و اطرافیان باید برای بهبود حال کودک بکوشند و این احساس ناامنی را کاهش دهند. این کودکان معمولا نیاز به حمایت، محبت و توجه بیشتری دارند تا از لحاظ روحی و روانی دچار مشکل نشوند.
عوارض مخرب فوت والدین بر رفتار کودکان
فوت والدین همچنین می تواند باعث بروز رفتار ها و واکنش های متفاوت در کودکان شود. در این موارد ممکن است برای جلب توجه کارهای انجام دهند که قبلا آنها را انجام نمی دادند. همچنین باعث می شود که علاقه بیشتری به فضای خارج از خانه نشان بدهند. این آسیب روحی حتی می تواند بر کاهش یا افزایش اشتهای کودک نیز تاثیر داشته باشد.
کودکان تحت تاثیر مرگ والدین معمولا به دلیل فشار روحی تمرکز و توجه خود نسبت به مسائل را از دست می دهند. این مسئله بر یادگیری آنها تاثیر منفی بسزایی دارد. احساس غم در کودکان انگیزه آنها برای یادگیری را کاهش می دهد. برای کودکانی که به مدرسه میروند این کاهش انگیزه، توجه و تمرکز باعث افت تحصیلی آنها می شود. اگر به موقع اقدام به درمان و کنترل آسیب روحی آنها نشود در نهایت ممکن است منجر به ترک تحصیل میشود.
به کار بردن روش های اشتباه در مرگ والدین
تاثیر مرگ والدین بر کودک در محیط ها و شرایط مختلف متفاوت است. اطرافیان کودک معمولا از روش های مختلفی برای محافظت از کودک در مقابل اتفاق پیش آمده استفاده می کنند. بسیاری از این روش ها اشتباه هستند و متاسفانه در بیشتر موارد هم تکرار میشوند. در بیشتر موارد به کودکان گفته میشود که والد از دست داده به مسافرت رفته است. این حرف می تواند تبعات بسیار بیشتری برای کودک داشته باشد. کودک با شنیدن این خبر که پدر یا مادر او به مسافرت رفته و دیگر بر نمیگردد با سوالات زیادی مواجه می شود.
به عنوان مثال سوال های از قبیل اینکه چرا من را با خود نبرد یا اینکه چرا خداحافظی نکرد را از خود میپرسد. با پیدا نکردن جوابی برای این سوال ها احساس سرخوردگی، طرد شدگی و ناامیدی در او به وجود می آید. حتی باعث میشود که کودک پذیرفتن این مسئله را به تاخیر بیندازد و مدت طولانی تری را منتظر پدر یا مادر خود بماند.
به طور کلی اصلی ترین اشتباه در این مورد صحبت نکردن با کودک در مورد مرگ پدر و مادرش است. این به تعویق انداختن و سکوت کردن باعث میشود پذیرش و درک این مسئله سخت تر شود. کودکان احتیاج دارند که این مسئله را بپذیرند و با واقعیت روبرو شود. همچنین احساس اینکه دیگران ان ها را درک کرده اند و احساس همدردیشان به بهتر شدن حال کودک کمک می کند.
نقش اطرافیان در تاثیرات منفی مرگ والدین بر کودک
یکی دیگر از اشتباهات پرتکرار در این زمینه گفتن مفاهیمی مانند رفتن به بهشت یا رفتن والدین پیش خدا است. کودکان دارای ذهنی هدفمند هستند و این مفاهیم ذهن کودک را آشفته می کند. کودک معمولا در این برخورد دچار دوگانگی می شود که اگر والدین او ادم خوبی بوده اند که پیش خدا رفته اند پس خودشان بد هستند. و در مواردی که خوب بودن خود را بپذیرند شک به بد بودن پدر و مادر متوفی خود می کنند. این سردرگمی فکری کودک را عصبانی، پرخاشگر و در بیشتر موارد نا امید می کند.
گاهی اطرافیان کودک برای او مسائلی را بیان می کنند که برای سن بچه نیست و او را بشدت غمگین می کند. این بیان بیش از حد غم و توقع درک بالا از کودک او را افسرده و گوشه گیر میکند. اطرافیان کودک باید در نظر بگیرند که کودکان درک پایینی دارند و حتی در بسیاری از موارد ممکن است خود را سرزنش کنند. بهتر است که مسائل و مشکلات به طور کامل و واضح با کودک در میان گذاشته نشود. درست ترین کار این است که بیش از توان کودک در مورد مرگ پدر یا مادرش صحبت نشود.
بهتر است به کودکان اجازه داده شود که در سن خود بمانند و به طور طبیعی رشد کنند و بزرگ شوند. گفتن جملاتی چون تو دیگر مرد خانه هستی یا تو باید جایگاه مادرت را پرکنی کودک را تحت فشار می گذارد.
محروم کردن کودک از مراسم سوگواری و دور کردن آنها از محیط اصلا درست نیست. باید با کودکان فرصت خداحافظی و سوگواری داده شود. به طور کلی هر چیزی که پذیرش مرگ را برای کودکان به تعویق بیندازد می تواند به ضرر آنها باشد.
چه کسی و چگونه مرگ والدین را برای کودک توضیح داده شود؟
برای کاهش تاثیر مرگ والدین بر کودک باید به درستی با این اتفاق مواجه شود. چون والد باقی مانده خود تحت تاثیر غم بزرگی است بهتر است این خبر توسط او به کودک داده نشود. کسی که گفتن این خبر را به عهده میگیرد باید برای کودک عزیز باشد که به او اعتماد کند. این شخص به آرامی و با توضیح واقعیت مرگ خبر را برای کودک بازگو کند.
توضیح واقعیت مرگ باید به گونه ای باشد که برای بچه قابل درک و فهم باشد. برای توضیح این مفهوم می توان از مسائل ساده پزشکی و داستان ها و روایات مذهبی کمک گرفت. گفتن داستان های کودکانه با این مضمون هم می تواند راهکار مناسبی برای درک موضوع باشد. بچه باید به صورت واضح کلمات مرده و مرگ را بشنود و بداند والد او دیگر بر نمیگردد.
روش های از بین بردن تاثیر مرگ والدین بر کودک
تاثیر مرگ والدین بر کودک را میتوان با بکار بردن روش ها شیوه های اصولی کاهش داد و حتی از بین برد. همانطور که گفته شد کودکان نمی توانند احساسات خود را بیان کنند و آن را با رفتار هایی متفاوت بروز می دهند. در حقیقت میتوان گفت که کودکان احساسات خود را نمیشناسند. با توجه به این حالات اولین راهی که پیشنهاد می شود این است که اطرافیان کودک را با احساس خود آشنا کنند. برای این کار میتوان از کودک خواست که درمورد مرگ والدین خود نقاشی بکشد. همچنین از بچه ها خواسته بشود که در این باره حرف بزنند و نظر خود را بیان کنند. انجام دادن موارد این چنینی بدون تحت فشار گذاشتن کودک باعث پذیرش آسان تر برای او می شود.
بهتر است در شرایط سخت از دست دادن والدین برای کودک به اندازه کافی وقت گذاشته شود. بزرگترین مشکلی که معمولا برای کودک پیش می آید این است که در کنار از دست دادن یک والد، والد دیگر هم زمان کمتری برای او دارد. فوت همسر و مشکلات زندگی که بعد از خاکسپاری معمولا والد دگر را تحت فشار می گذارد. همین مسئله باعث می شود که برای فرزند خود وقت کمتری در نظر بگیرد. این بی توجهی به بچه ها باعث به وجود آمد احساسات منفی در کودکان شود و اثرات این از دست دادن را برای آنها تشدید می کند.
لازم است که فرزند بر سر مزار پدر و مادر از دست رفته خود برود. روانشناسان معتقدند که بردن کودک برای خاکسپاری و زیارت مزار درک مرگ را برای آن ها آسان تر می کند. این کار به درک واقعیت برای کودک بسیار کمک می کند.
تعداد زیادی از والدین با از دست دادن همسر توقعشان از کودک خود بالا میرود. این افراد از فرزند خود میخواهند که از لحاظ شخصیتی بزرگ شود و مسئولیت هایی را به عهده بگیرد. والد بازمانده باید بپذیرد که فرزند او هنوز کودک است و توانایی های بسیار کمی دارد. این توقعات از لحاظ روحی و روانی تاثیر بسیار منفی بر کودک می گذارد. لازم است به کودک اجازه داده شود که با توجه به سن و سال خود برخورد کند.
همچنین در کنار مضر بودن بی توجهی به کودک توجه بیش از حد هم میتواند مخرب باشد. این توجه زیاد از حد باعث میشود که بچه لوس و غیر اجتماعی بار بیاید. کودکانی که بعد از مصیبت مرگ والدین محبت افراطی دریافت می کنند در مقابل مسائل زندگی مقاومت کمتری دارند. این بچه ها در آینده به افراد ضعیفی تبدیل می شوند که قدرت انتخاب، تصمیم گیری و اعتماد بنفس پایینی دارند.
کمک گرفتن از روانشناس در تاثیر مرگ والدین بر کودک
با کمک گرفتن از یک مشاور یا روانشناس هم می توان تاثیر مرگ والدین بر کودک را کاهش داد. روانشناسان با استفاده از علمی که دارند و با برخورد صحیح با کودک اثرات روانی و فشارهای روح او را بشدت کاهش می دهند. اگر در این زمان حساس مشکلات کودک مورد بررسی و درمان قرار نگیرد در زندگی بزرگسالی او تاثیر می گذارد. توصیه می شود که در کنار رعایت های رفتاری افراد اطراف کودک از یک متخصص هم کمک گرفته شود.
نظرات کاربران