سخنان دکتر مصدق + جملات قصار از کسی که نفت ایران را ملی کرد

دکتر محمد مصدق کسی بود که بعد از کلی تلاش درنهایت توانست در 29 اسفند سال 1329 نفت ایران را ملی کرد. او شخصیتی بزرگ و ملی داشت که هم مخالفان و هم طرفداران بسیاری دارد. در ادامه با ما باشید چرا که ما سخنان قصار دکتر مصدق را برای شما عزیزان آماده کرده‌ایم.

دکتر مصدق که بود؟

محمّد مصدّق (۲۶ خرداد ۱۲۶۱ – ۱۴ اسفند ۱۳۴۵) مشهور به دکتر مصدق و ملقب به مصدق‌السلطنه، سیاستمدار و حقوق‌دان ایرانی بود که از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ به‌عنوان سی‌اُمین نخست‌وزیر ایران خدمت کرد.

او پیش از این نماینده چهار دوره مجلس شورای ملی بود. مصدق نخستین ایرانی دارنده مدرک دکترای رشته حقوق است که این مدرک را در سال ۱۲۹۳ از دانشگاه نوشاتل سوئیس دریافت نمود.

مصدق در زمان انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، اگر چه از سلاطین قاجار ناامید بود با توجه به این که معتقد بود رضاخان با شاه شدن حکومتی بر مبنای دیکتاتوری و بازگشت به استبداد ایجاد می‌کند، با این کار مخالفت کرد و بعد از آن یکی از منتقدان سرسخت او بود.

در زمان حکومت رضاشاه، مصدق زندان رفت و مدتی را در تبعید گذراند. او سلطنت پهلوی را مخلوق سیاست بریتانیا می‌دانست.

سخنان قصار محمد مصدق

ﻫﻢ ﻣﯿﻬﻨﺎﻥ ﮔﺮﺍﻣﯿﻢ،

ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻣﻠﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭﻣﻨﺪﻡ . ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻧﺼﯿﺐ ﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﺟﺸﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻠﯽ ﺁﻏﺎﺯ ﺳﺎﻝ ﻧﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻭﻃﻨﺎﻥ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﺑﮕﻮﯾﻢ . ﺣﻤﯿﺖ ﻭ ﻏﯿﺮﺕ ﻭ ﺁﺭﻣﺎﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺩﻻﻭﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﺘﺎﯾﻢ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻫﺎ ﻭﺗﻼﺷﻬﺎﯼ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻭ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ، ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺁﺭﺯﻫﺎﯼ ﻣﻠﯽ‏( ﺷﺎﻥ ‏) ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﻡ . ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﺳﺎﻝ ﻧﻮ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻠﺘﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻭ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ . ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺻﻔﺤﻪ ﻧﻮﯾﻨﯽ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﭘﺮ ﺷﮑﻮﻩ ﻣﺎ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮔﺮﺩﺩ . ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻧﻮ، ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﻬﻨﺎﻥ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺧﻮﺍﻫﺎﻧﻢ .

ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺼﺪﻕ – ۲۸ ﺍﺳﻔﻨﺪ ۱۳۳۲

من نه فقط در مجلس چهاردهم و شانزدهم بلکه از دوره نهم مجلس که قرار داد ۱۹۳۳ (۱۳۱۲ ش) منعقد شد با امتیاز نفت مخالف بودم و یقین داشتم که با استفاده بیگانگان از معادن نفت، ملت ایران هیچوقت روی آزادی و استقلال را نخواهد دید و روی همین عقیده بود… در مجلس چهاردهم (سال۱۳۲۳) طرح تحریم امتیاز نفت را به مجلس دادم و جدیت نمودم تا در همان جلسه به تصویب رسید و به استناد همان قانون تحریم امتیاز بود که مجلس پانزدهم توانست قرار شرکت مختلط نفت را رد کند و برای جلوگیری از سوتفاهم بین المللی دولت را مامور نمیاد که حقوق ملت را از شرکت نفت انگلیس و ایران استیفا نماید.

اگر این کار صورت نمیگرفت صنعت نفت در سراسر کشور ملی نمیشد.

خاطرات و تالمات دکتر مصدق صفحه ۲۷۲ و ۲۷۳

این ملت ثابت کرد آنجا که پای شرافت و استقلال مملکت در میان باشد مرگ را به زندگانی آلوده به ننگ‌ و رسوایی ترجیح میدهد….

مصدق ﺑﻪ باورهای مذهبی ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﻭﺭ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﺩﯾﻦ ﺍﺯﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ ﮐﺘﻤﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩ…

ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺮ ﺁﻣﻮﺯﺵ، ﺩﺍﻧﺶ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﺭﻓﺎﻩ ﻣﻠﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ…

دکتر مصدق: به عقیده اینجانب اگر انتخابات بدست مردم انجام گیرد یعنی مردم بتوانند هرکه را که میخواهند روانه مجلس کنند مجلس شورای ملی نماینده همه مملکت است و تقریبا محال است که جز بصلاح موکلین خود قدمی بردارد، انتخابات مجلس شانزدهم و مجلس سنا را که با قتل و ضرب و شتم و تهدید و تطمیع توام بوده باطل میدانم یعنی معتقدم عدم اجرای شرایط اولیه ی صحت انتخابات عمل ساختگی عمال دولت بنام انتخابات را از درجه اعتبار انداخته بطوریکه نمی شود بر این صورت سازی ها عنوان انتخابات اطلاق نمود.

اﻭ ﮐﻪ ﺩﺭﺱ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﮑﺘﺐ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺼﺪﻕ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: “ﺍﺯ ﺍﻭ ‏[ ﻣﺼﺪﻕ ‏] ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻥ ﺍﺳﺖ . ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻛﻤﺘﺮ ﻛﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﭼﻮﻧﺎﻥ ﺍﻭ ﭘﺎﻙ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺟﺎﻥﮔﺪﺍﺯﯼ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺗﺒﻌﯿﺪ … ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﺘﺒﺪﺍﺩ … ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺁﺭﻣﺎﻧﻬﺎﯼ ﻣﻠﺘﺶ ﺭﺍ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺑﺨﺸﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺮﮒ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻋﺪﻡ ﻧﯿﺴﺖ . ﺟﻮﯾﺒﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ “…

ﻣﺼﺪﻕ ‏ ﺭﺍﻫﮕﺸﺎﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺁﺭﻣﺎﻧﺨﻮﺍﻫﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ، ﻧﻈﻢ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ…

مطلب مشابه: جملات دکتر مصدق، گزیده ای از سخنان محمد مصدق سیاستمدار ایرانی

سخنان قصار محمد مصدق

به کسانی که وقتی پای مصالح عموم به میان آید از مصالح خصوصی و نظریات شخصی صرف نظر می‌کنند؛ به کسانی که در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که موفق شوند، مرد و مردانه می‌ایستند و یک‌دندگی به خرج می‌دهند؛ و به آن کسانی که در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه‌چیز خود می‌گذرند، این عکس ناقابل اهدا می‌شود.

باید بگویم از میان بحران‌های اجتماعی، اعدامِ سیاسی منفورترین، فجیع‌ترین و مسموم‌ترینِ اعدام‌هاست و ریشه‌کن کردن آن بیش از دیگر اعدام‌ها حیاتی و واجب است. گیوتینی که سر مجرمین سیاسی را از بدن جدا می‌کند در زمین ریشه دوانده و در مدت‌‌زمانی اندک از همه‌جای خاک دوباره سر بر می‌آورد. از همین رو در زمان انقلاب، مراقب اولین سری که از بدن جدا می‌کنید، باشید. چرا که آن سر، اشتهای مردم را به انقلاب چند برابر می‌کند.

همه ملت‌ها سقف آزادی دارند سقف آزادی رابطه‌ی مستقیم با قامت فکری مردمان دارد، با همت بلند مردمان سقف بلند میشود، در جامعه ای که قامت تفکر و همت مردم کوتاه باشد سقف آزادی هم به همان نسبت کوتاه میشود.وقتی سقف آزادی کوتاه باشد، آدمهای بزرگ سرشان آنقدر به سقف میخورد که حذف میشوند، آدمهای کوتوله اما راحت جولان میدهند، بعضی از آدمهای بزرگ هم برای بقا آنقدر سرشان را خم می کنند که کوتوله میشوند.آن وقت سقف ها هی پایین تر و پایین تر می آید و مردم هی بیشتر و بیشتر قوز میکنندتا اینکه تا کمر خم میشوند و دیگر نمیتوانند قد راست کنند. مردم نیز آزادی شان میشود یواشکی و زندگی شان میشود جهنم!

نامه دکتر مصدق به جهان پهلوان تختی:

آقای #تختی عزیز: مردم #ایران هرگاه گامی برداشته‌اند که می‌توانسته منجر به #آزادی و بهروزی آنها شود، با کج فهمی و خیانت و استبداد راه ایشان سد شده و حاصل بی‌نتیجه مبارزات صادقانه ایشان تنها افسردگی عمومی و خزیدن در لاک بی‌تفاوتی و نسیان بوده. این مردم پاک لایق بهترین شادی‌ها هستند و عموما بدترین غصه‌ها نصیبشان می‌شود، گویی این تقدیر محتوم ملت شریف‌مان است، تقدیر سیاهی که #اراده_ملی‌مان را سست و ناامیدی را بر کشورمان مسلط کند.

مردم حالا تمام شکست‌های ملی و اجتماعی‌شان را پس از آن #کودتا‌ی شوم با طعم شیرین پیروزی‌های شما جبران می‌کنند. امروز اگر در #حصر_خانگی نبودم به استقبال‌تان آمده و بر دست‌هایی که مردم افسرده‌ی ایران را شاد کردند بوسه می‌زدم. #دکتر_محمد_مصدق

ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺼﺪﻕ: ﺧﻔﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺎﺭ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻣﯽ

ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻔﺖ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﻦ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ……

ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺎﯼ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﻋﻤﻮﻡ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﯾﺪ ﺍﺯ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺧﺼﻮﺻﯽ

ﻭ ﻧﻈﺮﯾﺎﺕ ﺷﺨﺼﯽ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؛ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﺳﺖ

ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺍﻫﻞ ﺳﺎﺯﺵ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ

ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﯾﮏﺩﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ؛ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ

ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﺯ ﻫﻤﻪﭼﯿﺰ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮔﺬﺭﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ

ﻧﺎﻗﺎﺑﻞ ﺍﻫﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺍﺣﻤﺪﺁﺑﺎﺩ – ﺁﺑﺎﻥ ﻣﺎﻩ ۱۳۴۱

مفهوم ﻣﻠﺖ:

‏« ﯾﮏ ﻣﻠﺖ ﯾﮏ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ‏»ﺩﻗﯿﻘﺎ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ،ﺍﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ

ﺑﮕﻮﯾﺪ:

ﻣﻠﺖ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺍﺵ ﺷﺪﻩ

ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺬﻝ ﺁﻥ ﮐﻨﯿﻢ،ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﻪ ﺑﺮﺩﻩ ﻧﮋﺍﺩﺵ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺯﺑﺎﻧﺶ ،ﻧﻪ ﺩﯾﻨﺶ،ﻧﻪ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪﻫﺎ،ﻧﻪ ﺟﻬﺖ

ﺭﺷﺘﻪ ﮐﻮﻫﻬﺎ.

ﯾﮏ ﺗﺠﻤﻊ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ،ﺑﺎ ﺭﻭﺡ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻗﻠﺐ ﮔﺮﻡ، ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﮐﻪ ‏« ﻣﻠﺖ ‏» ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

آزادی مطبوعات و اجتماعات و حقوق مالکیت وسایر حقوق بشری را مردم می­توانند در قانون اساسی بخوانند ولی اگر دولت نخواهد نمی­توانند از آنها استفاده ببرند و یا استفاده نمایند.

معتقدم من غیر از حمایت از این طبق مرامی ندارم و نمی­خواهم که کارگری به نفع سرمایه­ دار بیچاره و زبون شود ایراد من به شما این است که مرام را از سیاست تفکیک نمی­نمائید.

اگر دنیا وطن همگی است پس این جنگ­ها و آدم کشی­ها برای چی است؟ و اگر هر ملتی برای خود وطنی است پس چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.

من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم چون تفکیک مسائل سیاسی از اقتصادی مشکل است.

ما نمایندگان قبل از هر چیز باید به ایران نظر کنیم و منافع عموم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم.

سخنان قصار محمد مصدق

اگر امور اجتماعی خوب نباشد امور انفرادی هم بد می­شود پس لازم است که اول هر کس در اصلاح جامعه بکوشد و بعد امور انفرادی را اصلاح نماید.

اگر شرایط انتخاب کنندگان و طرز انتخابات صحیح شد آن وقت آنها هر کسی را که انتخاب کنند خوب می­شود.

هر ملتی باید عقیده داشته باشد. اگر یک ملتی عقیده نداشته باشد آن ملت کارش زار می­شود همه باید سعی کنید که در جامعه یک عقیده و مسلک و مرامی باشد. اگر ملت بی­مرام باشد آن ملت از بین می­رود.

بر فرض که ما با هواخواهان رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتور به مملکت ما خدمت کرد. در مقابل آزادی که از ما سلب نمود چه برای ما کرد؟

مطلب مشابه: جملات تبریک ملی شدن صنعت نفت + پیامک روز ملی نفت و پایان استعمار خارجی

قانون برای مملکت است نه مملکت برای قانون…

اگر از طریق آزادی و دموکراسی نتوانیم کاری بکنیم از طریق اختناق و زور و قلدری برای مردم ناراضی نمی­توانیم کاری انجام دهیم.

مملکتی که رجال ندارد هیچ چیز ندارد مخالفت من با دیکتاتوری این بود که از خصائص دیکتاتوری یکی اینست که مملکت فاقد رجال و دیکتاتور رجل منحصر به فرد باشد.

نجات وطن عالی­ترین و بزرگترین قانون است.

اشتراک گذاری

نظرات کاربران