در ادامه این مطلب مجموعه ای از اشعار زیبا و ناب در مورد خدا و آثار بیشتر شاعران معروف ایرانی وهمچنین شاعران مذهب گرای معاصر گردآوری شده است. در ادامه شعرهای تک بیتی و دوبیتی، شعر مفهومی درمورد خدا و گلچین بهترین شعر درباره خدا برای شما ارائه کرده ایم.
شعرتک بیتی درباره خدا
این نمکدان خدا جنس عجیبی دارد
هر چقدر می شکنیم باز نمک ها دارد …“علی شهابی”
ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست
بر عارفان جز خدا هیچ نیست“سعدی”
بندگان در بند خویش اند از کسی یاری مخواه
از خدا باید بخواهی تا من اویت کند“علیرضا بدیع”
شعردوبیتی درباره خدا
گر سینه شود تنگ خدا با ما هست
گر پای شود لنگ، خدا با ما هستدل را به حریم عشق بسپار و برو
فرسنگ به فرسنگ خدا با ما هست
الله تویی و ز دلم آگاه تویی
درمانده منم دلیل هرراه توییگرمورچه ای دم زند اندر ته چاه
آگه زِ دَمِ مورچه و چاه تویی
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرودبیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشودمحمدرضا عبدالملکیان
هرگز دلم از یاد تو غافل نشود
گر جان بشود مهر تو از دل نشودافتاده ز روی تو در آیینه دل
عکسی که به هیچ وجه زایل نشود
یا رب نظری بر من سرگردان کن
لطفی به من دلشده حیران کنبا من مکن آنچه من سزای آنم
آنچ از کرم و لطف تو زیبد آن کنابوسعید ابوالخیر
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان ترا شمار نتوانم کردگر بر تن من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز
تو از کرم به من آغوش خویش کردی بازبه لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم
که میکشی تو ز عبد فراری خود ناز
ای تو ولی احسان دل ای حسن رویت دام دل
ای از کرم پرسان دل وی پرسشت آرام دلما زنده از اکرام تو ای هر دو عالم رام تو
وی از حیات نام تو جانی گرفته نام دل
به این عالم ار آشنائی کنی
ز خود بگذری و خدائی کنیکنی خاک میخانه گر توتیا
خدا را ببینی بچشم خدابه میخانه آی و صفا را ببین
ببین خویشتن را خدا را ببینتو در حلقه میپرستان در آ
که چیزی نبینی بغیر خدارضی الدین آرتیمانی
مطلب مشابه: داستان پروردگار؛ حکایت های پند آموز درباره خدا
خوشا آنانکه الله یارشان بی
بحمد و قل هو الله کارشان بیخوشا آنانکه دایم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بیباباطاهر همدانی
گلچین بهترین شعر درباره خدا
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوستبه غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوستنه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سر سویدای بنیآدم ازوستبه حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوستزخم خونینم اگر به نشود به باشد
خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوستغم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوستپادشاهی و گدایی بر ما یکسانست
که برین در همه را پشت عبادت خم ازوستسعدیا گر بکند سیل فنا خانه عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوستسعدی
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نماییهمه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزاییتو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایینه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامراییتو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثناییبری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چراییبری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایینتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایینبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزاییهمه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزاییهمه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزاییاحد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزاییلب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهاییسنایی غزنوی
هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه، می بنوشلطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروشگر چه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوشلطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی، خموشرندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوشحافظ
مطلب مشابه: متن خدا؛ جملات زیبا درباره پروردگار بزرگ برای کپشن
خدایا جهان پادشاهی تو راست
ز ما خدمت آید خدایی تو راستپناه بلندی و پستی تویی
همه نیستند آنچه هستی توییهمه آفریدست بالا و پست
تویی آفریننده هر چه هستتویی برترین دانش آموز پاک
ز دانش قلم رانده بر لوح خاکخرد را تو روشن بصر کردهای
چراغ هدایت تو بر کردهاینبود آفرینش تو بودی خدای
نباشد همی هم تو باشی به جاینظامی
شعر شاعران درمورد خدا
از خدا گم شدهایم او به جستجوست
چون ما نیازمند و گرفتار آرزوستگاهى به برگ لاله نویسد پیام خویش
گاهى درون سینه مرغان به هاى و هوستدر نرگس آرمید كه ببیند جمال ما
چندان كرشمه دان كه نگاهش به گفتگوستآهى سحرگهى كه زند در فراق ما
بیرون و اندرون، زبر و زیر و چارسوستهنگامه بست از پى دیدار خاكئى
نظاره را بهانه تماشاى رنگ و بوستپنهان به ذره ذره و ناآشنا هنوز
پیدا چو ماهتاب و به آغوش كاخ و كوستدر خاكدان ما گهر زندگى گم است
این گوهرى كه گم شده مائیم یا كه اوست؟زبور عجم اقبال
به نام کردگار هفت افلاک
که پیدا کرد آدم از کفی خاکخداوندی که ذاتش بیزوالست
خرد در وصف ذاتش گنگ و لالستزمین و آسمان از اوست پیدا
نمود جسم و جان از اوست پیدامه و خورشید نور هستی اوست
فلک بالا زمین در پستی اوستز وصفش جانها حیران بمانده
خرد انگشت در دندان بماندهصفات لایزالش کس ندانست
هر آن وصفی که گوئی بیش ازانستدو عالم قدرة بیچون اویست
درون جانها در گفت و گویستز کُنه ذات او کس را خبر نیست
بجز دیدار او چیزی دگر نیستطلب گارش حقیقت جمله اشیا
ز ناپیدائی او جمله پیداجهان از نور ذات او مزّین
صفات از ذات او پیوسته روشنز خاکی این همه اظهار کرد او
ز دودی زینت پرگار کرد اوز صنعش آدم از گِل رخ نموده
زوَی هر لحظه صد پاسخ شنودهز علمش گشته آنجا صاحب اسرار
خود اندر دید آدم کرده دیدارنه کس زو زاده نه او زاده از کس
یکی ذاتست در هر دوجهان بسز یکتائی خود بیچون حقیقت
درون بگرفته و بیرون حقیقتحقیقت علم کلّ او راست تحقیق
دهد آن را که خواهد دوست توفیقبداند حاجت موری در اسرار
همان دم حاجتش آرد پدیدارعطار نیشابوری
قتی که دل از دنیا، آمیخته ی درد است
وقتی که صداقتها، آلوده به صد رنگ استخود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است
چون وادی عشق او دور از همه نیرنگ استخود را به خدا بسپار، آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد از تو طلب یاریخود را به خدا بسپار، همراه سراسر اوست
دیگر تو چه میخواهی! بهر طلب از دوستخود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غمها، بی تابی و حیرانیخود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد، او را ز درون بنگربهمن میزانی
مطلب مشابه: جملات با معنی درباره خدا؛ زیباترین متن های با موضوع پروردگار
رسیدهام به خدایی که اقتباسی نیست
شریعتی که در آن حکم ها قیاسی نیستخدا کسیست که باید به دیدنش برویم
خدا کسی که از آن سخت می هراسی نیستفقط به فکر خودت باش، ای دل عاشق
که خودشناسی تو جز خداشناسی نیستبه عیبپوشی و بخشایش خدا سوگند
خطا نکردن ما غیر ناسپاسی نیستدل از سیاست اهل ریا بکن، خود باش
هوای مملکت عاشقان سیاسی نیستفاضل نظری
شعرزیبا درمورد خدا
ﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﻢ ﺳﺨﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭﺳﺖ ﺭﺣﻤﺖ ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺖ
ﺑﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﺳﺨﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭﻡ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶﭼﻮﻥ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﺪﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﺗﻮﯾﯽ
ﺑﺮ ﻣﻦ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻡ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶﻣﺎﯾﻪﺩﺍﺭﺍﻥ ﻧﻘﺪ ﺭﻭﺯ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺯﺁﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ
ﺑﯽ ﺯﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻡ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶاوحدی مراغه ای
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شدهزیرنشین علمت کاینات
ما به تو قائم چو تو قائم بذاتهستی تو صورت پیوند نی
تو بکس و کس بتو مانند نیآنچه تغیر نپذیرد توئی
وانکه نمردست و نمیرد توئیما همه فانی و بقا بس تراست
ملک تعالی و تقدس تراسترفتی اگر نامدی آرام تو
طاقت عشق از کشش نام توتا کرمت راه جهان برگرفت
پشت زمین بار گران برگرفتهر که نه گویای تو خاموش به
هر چه نه یاد تو فراموش بهپرده برانداز و برون آی فرد
گر منم آن پرده بهم در نوردغنچه کمر بسته که ما بندهایم
گل همه تن جان که به تو زندهایمبنده نظامی که یکی گوی تست
در دو جهان خاک سر کوی تستخاطرش از معرفت آباد کن
گردنش از دام غم آزاد کننظامی گنجوی
مطلب مشابه: انشا خدا؛ 10 انشا زیبا درباره خالق و پروردگار بزرگ برای پایه های مختلف
چه هوایی … چه طلوعی!
جانم …
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا …!به خدایی که خودم میدانم!
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب
ساختهاند!به خدایی که خودم میدانم!
به خدایی که دلش پروانه ست …و به مرغان مهاجر
هر سال راه را میگوید !و به باران گفته ست
باغها تشنه شدند …!و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست!
که مبادا که ترک بردارد …!به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی … جانم …!سهراب سپهری
شعر مفهومی درباره خدا
خدا وقتی نخواهد عمر دنیا سر نخواهد شد
گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شدو تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد
و باغی از هجوم داس ها پر پر نخواهد شدخدا وقتی نخواهد دانه ای کوچکتر از باران
گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شدو کرم کوچکی پروانه ای زیبا و کوهی سخت
عقیق و شیشه و آیینه و مرمر نخواهد شدخدا وقتی بخواهد میشود وقتی نخواهد نه
گلی بازیچه ی طوفان غارتگر نخواهد شدخدا وقتی بخواهد غیر ممکن میشود ممکن
ولی وقتی نخواهد واقعا دیگر نخواهد شدمریم سقلاطونی
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده مهربانخداوند سنجاقک رنگ رنگ
خداوند پروانههای قشنگخدایی که آب و هوا آفرید
درخت و گل و سبزه را آفریدخدایی که از بوی گل بهتر است
صمیمیتر از خنده مادر استخدایا به ما مهربانی بده
دلی ساده و آسمانی بدهدلی صاف و بیکینه مانند آب
دلی روشن و گرم چون آفتابمحمود پور وهاب
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذردخداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمایخداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهرز نام و نشان و گمان برترست
نگارندهٔ بر شده پیکرستبه بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده رانیابد بدو نیز اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاهفردوسی
من از روز اول به تو تکیه کردم
یه وقتا شکست قلبمو گریه کردمتو موندی کنارم که تنها نمونم
همینه که یک عمره بهت تکیه کردممیبینی نفس هام به عشق تو میرن
من از هرچیزی غیر از عشق تو سیرمبه عشق توئه که تو سختی میخندم
نمیخوام به غیر از تو من دل ببندمچقدر عاشقونه بهم خیره میشی
چقدر عاشقی و ازم تو سیر نمیشیتمام وجودم به عشق تو زنده س
همه ذکر این دل تو هستی تا زنده سبازم عاشقونه بهم خیره میشی
بازم عاشقی و ازم سیر نمیشیتمام وجودم به عشق تو زنده س
همه ذکر این دل تو هستی تا زنده سخدایا میبینی دلم بی تو هیچه
دوست دارمِ تو، توگوشم میپیچهآره بی تو هیچم تو تنها پناهی
بجز تو ندارم دیگه تکیه گاهیتو تنها کسی هستی که مونده واسهم
بجز تو دیگه هیچ کسی رو نخواستمخدایا کمک کن که بی تو نمونم
نمیخوام بدون تو زنده بمونمچقدر عاشقونه بهم خیره میشی
چقدر عاشقی و ازم سیر نمیشیتمام وجودم به عشق تو زنده س
همه ذکر این دل تو هستی تا زنده سبازم عاشقونه بهم خیره میشی
بازم عاشقی و ازم سیر نمیشیتمام وجودم به عشق تو زنده س
همه ذکر این دل تو هستی تا زنده سشهریار خسروی
نظرات کاربران