غزلیات عراقی ( اشعار عاشقانه، احساسی  زیبای عراقی شاعر کهن )

غزلیات عراقی را در سبکنو قرار داده‌ایم. شاعر ایرانی عراقی که به طور معمول به عنوان نمونه برجسته این توصیف شناخته می‌شود، فخرالدین عراقی است. او که با نام کامل شیخ فخرالدین ابراهیم بن بزرگمهر همدانی شناخته می‌شود، یکی از شاعران و عارفان بزرگ قرن هفتم هجری است. عراقی در دهی در اطراف همدان به دنیا آمد و به دلیل تحصیلات و سفرهای خود به مناطق مختلف از جمله هندوستان، عربستان و قونیه، به عنوان یک شاعر ایرانی که در عراق نیز فعالیت داشته، شناخته می‌شود.

غزلیات عراقی ( اشعار عاشقانه، احساسی  زیبای عراقی شاعر کهن )

غزل‌های زیبای عراقی

هر سحر صد ناله و زاری کنم پیش صبا

تا ز من پیغامی آرد بر سر کوی شما

باد می‌پیمایم و بر باد عمری می‌دهم

ورنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا؟

چون ندارم همدمی، با باد می‌گویم سخن

چون نیابم مرهمی، از باد می‌جویم شفا

آتش دل چون نمی‌گردد به آب دیده کم

می‌دمم بادی بر آتش، تا بَتَر سوزد مرا

تا مگر خاکستری گردم به بادی بر شوم

وا رَهَم زین تنگنای محنت آباد بلا

مردن و خاکی شدن بهتر که بی تو زیستن

سوختن خوشتر بسی کز روی تو گردم جدا

خود ندارد بی‌رخ تو زندگانی قیمتی

زندگانی بی‌رخ تو مرگ باشد با عنا

مطلب مشابه: اشعار کوتاه مولانا ( مجموعه اشعار کوتاه عاشقانه و معنوی مولوی )

غزل‌های زیبای عراقی

با شمع روی خوبان پروانه‌ای چه سنجد؟

با تاب موی جانان دیوانه‌ای چه سنجد؟

در کوی عشقبازان صد جای جوی نیرزد

تن خود چه قیمت آرد؟ویرانه‌ای چه سنجد؟

با عاشقان شیدا، سلطان کجا برآید؟

در پیش آشنایان بیگانه‌ای چه سنجد؟

در رزم پاکبازان عالم چه قدر دارد؟

در بزم بحر نوشان پیمانه‌ای چه سنجد؟

از صدهزار خرمن یک دانه است عالم

با صدهزار عالم پس دانه‌ای چه سنجد؟

چون عشق در دل آمد، آنجا خرد نیامد

چون شاه رخ نماید فرزانه‌ای چه سنجد؟

گرچه عراقی، از عشق، فرزانهٔ جهان شد

آنجا که این حدیث است افسانه‌ای چه سنجد؟

با عشق عقل‌فرسا دیوانه‌ای چه سنجد؟

با شمع روی زیبا پروانه‌ای چه سنجد؟

پیش خیال رویت جانی چه قدر دارد؟

با تاب بند مویت دیوانه‌ای چه سنجد؟

با وصل جان‌فزایت جان را چه آشنایی؟

در کوی آشنایی بیگانه‌ای چه سنجد؟

چون زلف برفشانی عالم خراب گردد

دل خود چه طاقت آرد؟ویرانه‌ای چه سنجد؟

گرچه خوش است و دلکش کاشانه‌ای است جنت

در جنت حسن رویت کاشانه‌ای چه سنجد؟

با من اگر نشینی برخیزم از سر جان

پیش بهشت رویت غم خانه‌ای چه سنجد

گیرم که خود عراقی، شکرانه، جان فشاند

در پیش آن چنان رو، شکرانه‌ای چه سنجد؟

با عشق قرار در نگنجد

جز نالهٔ زار در نگنجد

با درد تو دردسر نباشد

با باده خمار در نگنجد

من با تو سزد که در نگنجم

با دیده غبار در نگنجد

در دل نکنی مقام یعنی

با قلب عیار در نگنجد

در دیده خیال تو نیاید

با آب نگار در نگنجد

بوسی ندهی به طنز و گویی:

با بوسه کنار در نگنجد

با چشم تو شاید ار ببینم

با جام خمار در نگنجد

آنجا که منم تو هم نگنجی

با لیل نهار در نگنجد

شد عار همه جهان عراقی

با فخر تو عار در نگنجد

با عشق تو ناز در نگنجد

جز درد و نیاز در نگنجد

با درد تو درد در نیاید

با سوز تو ساز در نگنجد

بیچاره کسی که از در تو

دور افتد و باز در نگنجد

با داغ غمت درون سینه

جز سوز و گداز در نگنجد

با عشق حقیقیت به هر حال

سودای مجاز در نگنجد

در میکده با حریف قلاش

تسبیح و نماز در نگنجد

در جلوه‌گه جمال حسنت

خوبی ایاز در نگنجد

با یاد لب تو در خیالم

اندیشهٔ گاز در نگنجد

آنجا که رود حدیث وصلت

یک محرم راز در نگنجد

وآندم که حدیث زلفت افتد

جز شرح دراز در نگنجد

چه ناز کنی عراقی اینجا؟

جان باز، که ناز در نگنجد

غزل‌های زیبای عراقی

امروز مرا در دل جز یار نمی‌گنجد

وز یار چنان پر شد کاغیار نمی‌گنجد

در چشم پر آب من جز دوست نمی‌آید

در جان خراب من جز یار نمی‌گنجد

این لحظه از آن شادم کاندر دل تنگ من

غم جای نمی‌گیرد، تیمار نمی‌گنجد

این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی

از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد

رو بر در او سرمست، از عشق رخش، زیراک:

در بزم وصال او هشیار نمی‌گنجد

شیدای جمال او در خلد نیارامد

مشتاق لقای او در نار نمی‌گنجد

چون پرده براندازد عالم بسر اندازد

جایی که یقین آید پندار نمی‌گنجد

از گفت بد دشمن آزرده نگردم زانک:

با دوست مرا در دل آزار نمی‌گنجد

جانم در دل می‌زد، گفتا که: برو این دم

با یار درین جلوه دیار نمی‌گنجد

خواهی که درون آیی بگذار عراقی را

کاندر طبق انوار اطوار نمی‌گنجد

امروز مرا در دل جز یار نمی‌گنجد

تنگ است، از آن در وی اغیار نمی‌گنجد

در دیدهٔ پر آبم جز یار نمی‌آید

وندر دلم از مستی جز یار نمی‌گنجد

با این همه هم شادم کاندر دل تنگ من

غم چاره نمی‌یابد، تیمار نمی‌گنجد

جان در تنم ار بی‌دوست هربار نمی‌گنجد

از غایت تنگ آمد کین بار نمی‌گنجد

کو جام می عشقش؟ تا مست شوم زیراک:

در بزم وصال او هشیار نمی‌گنجد

کو دام سر زلفش؟ تا صید کند دل را

کاندر خم زلف او دلدار نمی‌گنجد

چون طره برافشاند این روی بپوشاند

جایی که یقین آید پندار نمی‌گنجد

عشقش چو درون تازد جان حجره بپردازد

آنجا که وطن سازد دیار نمی‌گنجد

این قطرهٔ خون تا یافت از خاک درش بویی

از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد

غم گرچه خورد جانم، هم غم نخورم زیراک:

اندر حرم جانان غمخوار نمی‌گنجد

تحفه بر دل بردم جان و تن و دین و هوش

دل گفت: برو، کانجا هر چار نمی‌گنجد

خواهی که درآیی تو، بگذار عراقی را

کاندر حرم جانان جز یار نمی‌گنجد

در حلقهٔ فقیران قیصر چه کار دارد؟

در دست بحر نوشان ساغر چه کار دارد؟

در راه عشقبازان زین حرف‌ها چه خیزد؟

در مجلس خموشان منبر چه کار دارد؟

جایی که عاشقان را درس حیات باشد

ایبک چه وزن آرد؟ سنجر چه کار دارد؟

جایی که این عزیزان جام شراب نوشند

آب زلال چبود؟ کوثر چه کار دارد؟

وآنجا که بحر معنی موج بقا برآرد

بر کشتی دلیران لنگر چه کار دارد؟

در راه پاکبازان این حرف‌ها چه خیزد؟

بر فرق سرفرازان افسر چه کار دارد؟

آن دم که آن دم آمد، دم در نگنجد آنجا

جایی که ره برآید، رهبر چه کار دارد؟

دایم، تو ای عراقی، می‌گوی این حکایت:

با بوی مشک معنی، عنبر چه کار دارد؟

مطلب مشابه: اشعار کوتاه جامی ( مجموعه شعرهای دو بیتی و تک بیتی از جامی شاعر کهن )

غزل‌های زیبای عراقی

با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟

با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد؟

از سوز بی‌دلانت مالک خبر ندارد

با عیش عاشقانت رضوان چه کار دارد؟

در لعل توست پنهان صدگونه آب حیوان

از بی‌دلی لب من با آن چه کار دارد؟

هم دیدهٔ تو باید تا چهرهٔ تو بیند

کانجا که آن جمال است انسان چه کار دارد؟

وهم از دهان تنگت هرگز نشان نیاید

با خاتم سلیمان شیطان چه کار دارد؟

جان من از لب تو مانا که یافت ذوقی

ورنه خیال جاوید با جان چه کار دارد؟

دل می‌تپد که بیند در دیده روی خوبت

ورنه برید زلفت پنهان چه کار دارد؟

عاشق گر از در تو نشنید مرحبایی

چون حلقه بر در تو چندان چه کار دارد؟

گر بر درت نیایم، شاید که باز پرسند:

پوسیده استخوانی با خوان چه کار دارد؟

در دل که عشق نبود معشوق کی توان یافت

جایی که جان نباشد جانان چه کار دارد؟

در دل غم عراقی و آنگاه عشق باقی

در خانهٔ طفیلی مهمان چه کار دارد؟

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *