انشا درباره نماز؛ 10 انشا جدید با موضوع عبادت و نماز خواندن

در این بخش 10 انشا درباره نماز و عبادت خدا را ارائه کرده ایم. در ادامه انشاهای جدید با موضوع نماز را برای پایه های مختلف تحصیلی ارائه کرده ایم که از فهرست زیر می توانید انتخاب کنید.

انشا درباره نماز؛ 10 انشا جدید با موضوع عبادت و نماز خواندن

انشا ادبی در مورد نماز برای کلاس سوم

نماز این واژه چهار حرفی سرشار از معنا و رمز و راز است، شاید آن را عبادت بدانی، یا اطاعت، یا شکرگزاری یا معاشقه با پروردگار، اما نماز همه را در برمی گیرد و در عین حال فراتر از همه این توصیفات است.

نماز تنها یک سری واژه های عربی نیست که پشت سر هم گفته شود و صرفا بخواهی تکلیفت را به عنوان یک مسلمان ادا کرده باشی، نماز رابطه زیبای بین عاشق و معشوق است، عاشقی که خدایی می کند و معشوقی که اگرچه کوچک و ناتوان اما بزرگ ترین خلقت پروردگارش است.

نماز هر مومن می تواند عروج داشته باشد که همانند نخ محکمی آدم خاکی را به آن سوی کائنات و ماورای همه قدرت ها وصل کند و اهمیت آن تا آن جاست که رسول پاکی ها درباره آن فرمودند:”کسی که نماز را سبک بشمارد از من نیست …”

نماز آداب زیبایی دارد، ما مسلمانان هر روز صبح و ظهر و عصر و شام هفده رکعت نماز عشق به پا می داریم و با مقدمات آن ذهن و روح و جسم خود را از آلودگی ها پاک می کنیم، با وضو برای حاضر شدن در پیشگاه بزرگ پروردگارمان طهارت می کنیم،

با اذان و اقامه روح خود را آماده این دیدار کرده و قامت می بندیم تا همه چیز جز خداوند را پشت سر جا گذاشته و در حضور قادر مطلق به تنهایی حاضر شویم، به رکوع رفته و به خاک بیفتیم و شهادت دهیم و سلام بگوییم.

انشا درمورد نماز اول وقت

صدای قوقولی قوقوی خروس همسایه مان می آید، انگار او وقت سحر را می داند، امروز با صدایش از خواب بیدار شدم، وقت نماز است باید بروم و وضو بگیرم.

مادرم سر سجاده قشنگش نشسته و قرآن می خواند و من با این که خیلی خوابم می آید اما با آب سرد وضویم را می گیرم تا خواب از سرم بپرد، این کار همیشه حس خوبی به من می دهد،

مادرم می گوید اگر می خواهی همراه امام زمان نماز بخوانی باید موقع اذان بیدار باشی، چه صبح، چه ظهر و چه شب ها. اگر موقع اذان آماده باشی امام زمان هم آن لحظه حتما آماده نماز است و متوجه تو هم می شود.

من هم امروز تصمیم گرفتم پشت سر امام زمان بایستم و با ایشان نماز بخوانم. نماز خواندن یعنی صحبت کردن با خدا و در همه حال ذکر خدا را گفتن. ما در برابر خداوند بزرگ خم می شویم و حتی با سجده روی خاک می افتیم و او را تسبیح می گوییم.

خداوند در قرآن فرموده است که نماز انسان را از بدی و زشتی ها پاک می کند و دستور می دهد که همه ما مسلمانان نماز به پا داریم.

من از وقتی نماز می خوانم بیشتر مواظب رفتارم هستم که دروغ نگویم، پشت سر کسی صحبت نکنم، با دوستان و پدر و مادرم بداخلاقی نکنم و فکر می کنم نماز خواندن باعث شده با همه مهربان تر شوم.

با نماز خواندن احساس می کنم امام هم من را دوست دارد چون سعی کرده ام با این کارها شبیه ایشان باشم و با ایشان به سمت خدا حرکت کنم و انسان کامل و خوبی شوم.

مطلب مشابه: انشا ضرب المثل؛ 7 انشا جدید درباره انواع ضرب المثل و معنای آنها

انشا درمورد اهمیت نماز خواندن برای کلاس هفتم و هشتم

نماز یاد آور حضور خدا در تمام لحظات زندگی انسان است. هر مسلمان روزی 5 بار به نماز می ایستد تا اعلام کند بدون رضایت خداوند هیچ کاری را انجام نخواهد داد.

نماز پناه بردن به خداوند از شر وسوسه های شیطان است، شیطانی که در همه حال به دنبال فریب دادن انسان و دور کردن او از مسیر درست و خداوند است.

کسی که نماز می خواند آرامش را در راز و نیاز با خدا می بیند، و با این کار خود را به معبود خویش نزدیک تر می کند.

فرد نماز خوان در لحظات سخت و مشکلات زندگی به خداوند پناه می برد و از او یاری می جوید و محال است خداوند پاسخی به این خواسته ی بنده ی مومن خویش ندهد.

هر فرد مسلمان می داند که نماز ستون دین بوده و خواندن آن بر هر مسلمانی واجب است، بنابراین به محض شنیدن اذان کارهای دیگر را متوقف کرده و برای ایستادن در حضور خدا آماده می شود.

او می داند که هنگام نماز باید ذهن و قلب خود را خالی از امور دنیوی کند و با حضور قلب در پیشگاه خدا حاضر شود.

امام صادق (ع) می فرماید: ” هنگامى که به نماز ایستادى بدان که در پیشگاه خداوند هستى و اگر او را نمى بینى، او تو را مى بیند. پس به نمازت توجه کن ”

نماز خواندن دل انسان را صفا می دهد و بالعکس دوری از آن باعث تیرگی قلب آدمی می گردد.

پیامبر اکرم (ص) نماز را به جوی آب روانی تشبیه می کند که انسان روزی پنج مرتبه بدن خویش را در آن شستشو داده و از تمام پلیدی ها و گناهان پاک می شود.

اگر فردی تنبلی کند و با اشتیاق نماز نخواند پس از مدتی دیگر رغبتی برای نماز خواندن نخواهد داشت و روز به روز از خداوند دور تر می شود.

اهمیت و ارزش نماز بر هیچ کس پوشیده نیست و فرد مسلمان از زمان کودکی با این مسئله آشنا می شود، پس نداشتن فرصت یا بهانه هایی از این قبیل، توجیه قابل قبولی برای سبک شمردن نماز نیست.

انشا نماز برای کلاس پنجم

نماز، ستون دین، کلید بهشت و نشانه ی وفاداری ما به عهد خویش با خداست. جامعه ی اسلامی و فرد مسلمان بانماز شناخته می شود؛ در جامعه و خانواده ای که نماز راه نیافته، گویا اسلام وارد نشده است.

مسلمانان در زندگی خود بخشی از وقتشان را به نماز خواندن اختصاص می دهند. نماز را اولین بار حضرت محمد (ص) به یارانش آموخت. بر مسلمانان واجب شده است که در شبانه روز پنج نوبت نماز بخوانند تا خدا را از یاد نبرند و در زندگی همیشه موفق باشند.

ما مسلمانان هنگامی که نماز می خوانیم در واقع با خدای خودمان حرف می زنیم که اگر سعی کنیم بیشتر به نماز توجه کنیم و متوجه چیزهای دیگر نباشیم، آن وقت است که قلب ما بیشتر متوجه حضور خدا در کنارمان می شود.

نماز خواندن اثرات مفید زیادی بر روی انسان ها می گذارد. مثلا در بیشتر کارهایمان موفق می شویم و بدون داشتن هیچ دردسری آن ها را انجام می دهیم

و استرس هم برای انجام کارهایمان نداریم یا هنگامی که احساس تنهایی می کنیم می توانیم با نماز خواندن و راز و نیاز کردن با خدا از تنهایی خارج شویم.

هنگامی که ما پنج نوبت در روز نماز می خوانیم با این نماز خود نشان می دهیم که همه ی اعمال ما در طول روز برای رضای خدا بوده و ما در هر لحظه به یاد خدا بوده ایم، همانگونه که خدا همیشه به یاد ما هست.

نماز خواندن، ثواب دارد و ما را از گناهان دور نگه می دارد. ما با نماز زندگی آرامی را تجربه خواهیم کرد.

برخی افراد می گویند که ما نماز می خوانیم ولی تاثیری را در خود احساس نمی کنیم . باید توجه کرد که نماز خواندن هنگامی اثر گذار است که پیوسته خوانده شود و بیشتر به نماز توجه شود.

مطلب مشابه: انشا مادر؛ 5 انشا جدید درباره مادر و فداکاری های او برای پایه های مختلف

انشا درمورد نماز برای کلاس چهارم

نماز خواندن یعنی حرف زدن با خدا. در نماز، ما با خدا راز و نیاز می کنیم، حرف های دل مان را به او می زنیم، چیزهایی که دوست داریم را از خدا می خواهیم و به او می گوییم که چقدر دوستش داریم.

اگر وقت هایی که ناراحت و تنها هستیم و نمی توانیم با کسی حرف برنیم، نماز بخوانیم حال ما بهتر می شود و ناراحتی ما کم می شود، چون حرف زدن با خدا انسان را آرام می کند.

خدا همیشه منتظر است ما به سمت او برویم و از او کمک بخواهیم، تا به ما کمک کند.

همچنین نماز خواندن و عبادت خدا باعث می شود ما بدانیم همیشه کسی هست که کارهای ما را می بینید، به خاطر همین اشتباهات و گناهان کم تری در زندگی انجام می دهیم و آدم بهتری خواهیم بود.

خدا نعمت های زیادی به ما داده است که ما باید قدر آن ها را بدانیم و از خدا به خاطر این نعمت ها تشکر کنیم. نماز خواندن هم یکی از راه هایی است که ما به وسیله ی آن، از خدا به خاطر نعمت هایش تشکر می کنیم.

کسی که مسلمان است باید نماز بخواند و به خاطر تنبلی یا هر کاری دیگری خواندن آن را فراموش نکند. پیامبر و امامان ما هم، گفته اند که به نماز اهمیت بدهیم و نماز را اول وقت بخوانیم.

قبل از نماز خواندن باید شرایط نماز، درست خواندن و مقدمات آن مثل ” وضو ” را خوب یاد بگیریم، تا نماز ما باطل نباشد.

انشا نماز برای مسابقه

نیمه شب بود، یک نیمه شب سهمگین؛ در این نیمه شب حال دلم خوش نبود، دلم گرفته بود؛ ساعت از یک بامداد گذشته بود، ولی همان‌ گونه خواب برایم معنایی نداشت؛ ازجایم برخاستم، کلافه بودم، کمی دور اتاق قدم زدم؛ رفتم کنار پنجره ایستادم و به آسمان نگریستم.

ظاهرا ساکت بودم، اما درونم غوغا بود. خــدا را صدا میزدم؛ عاجزانه بـه آسمانِ پرستاره خیره شده بودم و خــدا را می خواندم. در آن لحظه تنها چیزی کـه در ذهنم شکل گرفت، معمایی بـه نام “نمــاز” بود؛ ناخودآگاه نیرویی مرا تقویت کرد که بعد از مدت ها نمــاز بخوانم.

وضو گرفتم؛ با هر مشت آبی کـه بـه چهره ام میزدم، درخشندگی نوری را در وجودم احساس میکردم. بـه اتاق برگشتم؛ چادرِ سفیدِ مادرم را سر کردم، نگاهم در آیینه بـه خودم افتاد؛ بـه راستی کـه چقدر چهره ام با ان چادرسفید، معصوم شده بود!

ناخودآگاه لبخندی گوشه لبم نقش بست؛ سجاده فیروزه ای رنگ مادرم را از گوشه طاقچه برداشتم وکف اتاق پهن کردم.

نگاهی بـه ساعت انداختم؛ ده دقیقه بـه دو بامداد بود. نمیدانم چرا با آن روحیه مجروح، در آن ساعت از نیمه شب کـه همه خواب بودند، بـه نمــاز می ایستادم؟!…

افکارم را از سرم دور کردم، برخاستم و به نمــاز اقامه کردم؛ هر ذکری کـه می‌گفتم، آرامش بیشتری می یافتم. احساس سبکی می کردم، گویا بارِ بزرگی را از دوشم بر می داشتند.

آرامشی کـه در آن لحظات داشتم برایم وصف شدنی نبود. نمیدانم در این آیات چه سِرّی نهان بود، کـه بر زبان آوردنشان چنین آرامشی بـه آدم میداد. سجده آخرِ نمــاز بود؛ بـه سجده رفتم و عاجزانه آرامشی همیشگی را از خــدا طلب کردم.

در همان حال بی اراده قطره اشکی از گوشه چشمم روی سجاده چکید، بوی یاس های‌‌ خشکیده فضا را پر کرده بود. سرم را از سجده برداشتم، تشهد و سلام دادم، بوسه ای بر روی مُهر نشاندم و سجاده را جمع کردم؛

عجیب بود، حالم دیگر آن آشفتگی قبل از نماز را نداشت. آرام بودم و این آرامش را در دیگر لحظات عمرم حفظ کردم، آن چادر سفید، حصار همیشگی خلوت های من و خــدایم شد.

مطلب مشابه: انشا درباره مدرسه؛ 5 انشا با موضوع مدرسه، طنز، حیاط مدرسه و دوری از مدرسه

انشا با موضوع چرا نماز می خوانیم ؟

مقدمه: با نام خداوند انشای خود را درمورد نماز آغاز می کنم که امام صادق (ع) در مورد آن فرمودند: هرکه نماز را سبک بشمرد او را شفاعت نخواهم کرد.

متن انشا: نماز می خوانیم تا بندگی خود را به آفریننده ی جهان هستی ثابت کنیم و بگوییم که جز تو سرپناهی برای کمک و یاری نداریم. غیر از تو سنگری برای مقابله با دشمنان تو نداریم و فقط تویی هم درد ما در مشکلات پس به تو سجده می کنیم.

نماز خواندن و در نهایت ایمان یک شخص به آموزش و اعتقاد خانواده و مخصوصا پدر و مادر بستگی دارد. پس خانواده های ما در ابتدا خود اعمال دینی و مخصوصا نماز (جماعت) را انجام دهند و از کودکی به فرزندان خود آموزش بدهند تا دربزرگسالی دچار مشکل نشوند.

و همچنین نباید والدین فرزندان خود را طوری به نماز خواندن وادارند که آن ها فقط به خاطر پدر و مادرشان نماز بخوانند و وقتی که آنان نیستند هیچ توجهی نداشته باشند. پس همانطور که گفته شد ما باید در کودکی و همچنین کودکان را تشویق به این کار کنیم.

ما انسان ها گاهی نماز را برای دیگران می خوانیم و گاهی برای استفاده بردن از معنویات آن ولی ما موظفیم در برابر نعمت های بیکران خداوند متعال او را سپاس گوییم. پس به عقیده ی من ما نماز را برای شکر خدا و مهمتر از آن رضای خدا می خوانیم.

نتیجه گیری: در آخر این نکته را فراموش نکنیم که امام حسین (ع) حتی در ظهر عاشورا در میدان مبارزه در برابر تیر های دشمن هم نماز را رها نکرد.

انشای ادبی در مورد نماز

حس خوب یعنی زمانی که دستانم را به سمتش دراز می کنم و می دانم که اگر دنیا و آدام هایش اگر غم ها و شادی هایش به من پشت کند باز او هست که دستانم را که با همه ی خواهش و التماس به سمتش دراز شده است بگیرد و دوباره و دوباره در لطفش را به رویم باز کند.

چه کسی بالاتر از خدا و نمازی که تنها به شکرانه ی همه ی نعمت هایش زیر لب تکرار می شود تا در عوض این همه نعمت شکری کوچک گفته باشیم.

نماز همان حس خوب است که خداوند در قرآن کریمش و به واسطه ائمه مطهرش بارها و بارها تکرار کرده است تا با اجابت آن این حس خوب در ما جاری شود.

خداوند هیچ گاه نیازمند نماز ما نیست اما توصیه ی شدیدی به آن کرده است و این توصیه برای ما انسان ها چیزی جز سود و منفعت به همراه ندارد.

از همان وضویی که قبل از نماز می گیریم تا به رعایت بهداشت و پاکیزگی در طول روز به فواید دیگر آن دست یابیم بر طبق مطالعات پزشکی اعمال وضو در پنج نوبت روز موجب بیرون راندن انرژی منفی از بدن و دوری از بسیاری از بیماری ها مانند فشار خون و .. می شود.

قسمت دیگر نماز که آیات قرآن در طول روز تکرار می شود تا یادآور شود هیچ معبودی جز خداوند نیست و برتر و بالاتر از خداوند کسی وجود ندارد تا برای او رکوع و سجود کنیم و سر تعظیم فرود آوریم و قبله ای که به سمت آن سر بر زمین می گذاریم،

که آن نیز خود به دلیل جریان مغناطیسی زمین موجب وارد شدن انرژی مثبت به بدن می شود و موجب آرامش روح و روان، سبکی جان می شود و در نهایت دستانی که خالصانه در طول روز به سویش دراز می کنیم،

تا در ذهن ما حکاکی شود که نباید دست خواهش و کمک به سمت کسی جز پروردگار منان دراز کنیم زیرا او بهترین است چه برای گوش کردن حرف هایمان چه از خوشی ها و چه از ناخوشی و برای کمک رساندن به ما کسی جز او بالاتر نیست تا به ما کمک کند و دست ما را بگیرد.

انشا در مورد چرا نماز را گرامی میداریم

مقدمه: صدای اذان بلند شده و من بی قرارم. صدای اذان که می آید منقلب می شوم و هوایی، وضو می گیرم و با همسایگان به راه می افتم. مادر بزرگ در بین راه می گوید مادر خدا که به نماز من و تو نیازی ندارد. من و تو ایم که محتاجیم.

بدنه : مادر بزرگ درست می گوید، او که همه آسمان و کهکشان و دریاها و پرندگان مطیعش هستند و صدایش می کنند، به نماز چند دقیقه ای ما بندگان طمع کار چه نیازی دارد که بخواهیم منت بگذاریم. این ما هستیم که در راه مانده ایم. نماز مرا به اوج آسمان می برد و خود را در محضر خدایی می بینم که مرا خلق کرده و من در مقابلش ذره هم نیستم.

خدایا چگونه و با چه زبانی از تو تشکر کنم که تو منبع فیضی و برکت، که تو منشا نوری و عشق، که تو سرتاسر مهری و مهربانی، خدایا شکرت که نماز را برای ارتباطم قرار دادی تا من بنده سراپا تقصیر و گناه گاهی به خود بیایم و صدایت کنم و از تو کمک بخواهم. خدایا شکرت که مرا در آغوش مهرت گرفتی و رهایم نکردی.

من تو را دوست می دارم و با تمام وجودم از تو اطاعت کرده و یاری از تو می جویم و در نماز و در سوره حمد هم می خوانیم که خدایا فقط از تو یاری می خواهیم، خدایا مرا هدایت کن و در راه گمراهان قرار مده. ای سراپا لطف و محبت، ای همه جلال و عظمت و شکوه و جاودانگی، من تو را فراوان دوست می دارم که راه و رسم بندگی را به من آموختید و من هم به بندگی خواهم کوشید.

نماز اوج اظهار بندگی و شکرگزاری است که هر بنده می تواند در مقابل خالق خود داشته باشد . چه روزهایی که من در غفلت بودم و غرق گناه و عصیان و تو خدای بزرگ به من نماز را آموختی تا بتوانم توبه کنم و تو را دریابم که تو بهترین و زیباترین معبودی هستی که مرا دوست می داری و من هم عاشقت هستم ای همه لطف و کرم و مهربانی.

نتیجه گیری: نماز راه رهایی از گناه و بی تفاوتی در مقابل گناهانی است که مرتکب می شویم. پس بهتر است برای روزهایی که خدا را فراموش کرده بودیم هم کاری کنیم و در توبه را بزنیم و از او تقاضای کمک و یاری کنیم که او بهترین یاری گر است.

انشا در مورد چرا نماز می خوانیم

مقدمه: هر گاه که دلت گرفت و جایی نیافتی خودت را خالی کنی به سمت سجاده برو و خدایت را با تمام وجود صدا کن و نامش را بخوان تا آرام شوی و دردهایت فراموش شوند. نماز ایستگاه آرامش است.

بدنه: او خدایی بزرگ است که نیاز به نماز چند دقیقه ای من و تو بنده گناهکار ندارد. او غنی است و نماز من و تو فقط برای رفع دردها و ظلمت ها و مشکلات مان است. نماز که می خوانیم روحمان را با خدا پیوند می زنیم و می خواهیم که ما را از خودش جدا نکند و همواره به او متصل باشیم تا راه گم نکنیم که همواره انسان هایی که خدا را رها کردند و به راه خودشان رفتند سر به بیراهه بردند و ندانستند که سرانجام باید در محضرش حاضر شوند و پاسخگوی کرده هایشان باشند.

نماز می خوانیم تا از خدا بخواهیم که لحظه ای ما را رها نکند و راه را برای ما روشن کند و چراغ هدایتش را روشن کرده و دستمان را بگیرد. نماز چشمه نوری است که دل را صفا داده و وجود ما را پر از مهر و عشق و نورانیت کرده و آگاه مان می سازد که این دنیا در دست کیست و وظیفه ما در مقابلش چیست.

چگونه می توانید این همه نعمت را ببینید و شکر گزار نباشید، چگونه می توانید بخورید و بر خالقش تعظیم نکنید. پس نماز یک فرصت خوب و عالی برای پیوند معنوی با خدا بوده و از طرفی به قلبتان آرامش می دهد. نماز راه برقراری ارتباط با خداوند است که همه وجودش مهر است و عشق به بندگان. خدای بزرگ و زیبا رو و زیبا خو نیازی به نماز بی خلوص ما ندارد ما انسانها هستیم که باید خدا را از صمیم قلب بخوانیم و شاکرش باشیم.

نتیجه گیری: خدایا شکرت که مرا فرصت نماز خواندن دادی و برایم راه را نمودی تا به چاه نیفتم. پس ما انسانها هم موظف هستیم که از نعمت ها و داده های خداوند به خوبی استفاده کرده و شاکرش باشیم.

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *