حضرت علی اکبر فرزند امام حسین (ع) بود که در حادثه کربلا تبدیل به اولین شهید کربلا از خاندان بنی هاشم شد. در ستایش این جوان رزمجو شعر و مدحهای بسیاری سروده شده است و ما نیز امروز در سایت ادبی سبکنو نگاهی بر این اشعار خواهیم داشت.
شعر حضرت علی اکبر
خدا در کعبه مهمان دارد امشب
حرم در سینه قرآن دارد امشب
زمین خورشیدِ تابان دارد امشب
محمد یک جهان جان دارد امشب
درون بیت جانان دارد امشب
فلک اسرار پنهان دارد امشب
نوشته بر در و دیوار کعبه
که امشب بخت گشته یار کعبه
الا عیدت مبارک باد کعبه
خدا امشب امامت داد کعبه
علی در تو قدم بنهاد کعبه
تولد یافت عدل و داد کعبه
مبارک باد این میلاد کعبه
چه شوری در وجود افتاد کعبه
بتان هم با علی گفتند امشب
سخن ها با علی گفتند امشب
خداوند حرم را مظهر است این
محمد را چو جان در پیکر است این
تمام هستی پیغمبر است این
زمین و آسمان را محور است این
یم و طوفان و موج و لنگراست این
چگویم حیدر است این حیدر است این
تمام افتخار کعبه این است
خدا گفته امیر المؤمنین است
مه برج اسد امشب اسد زاد
اسد، آری اسد، بنت اسد زاد
ازل را جلوه ی حسن ابد زاد
جمال قل هو الله احد زاد
بگو مرآت الله الصمد زاد
خدارا چشم وگوش و وجه و ید زاد
رخ صاحب حرم تا شد هویدا
حرم گمگشته اش را کرد پیدا
مطلب مشابه: سخنانی از امام حسین (ع) (احادیث و جملات آموزنده از سالار شهیدان)
جهان یک سایه از دیوار مولاست
زمان هم مست و هم هشیار مولاست
فضا لبریز از انوار مولاست
حرم محو گل رخسار مولاست
خدا در کعبه مهماندار مولاست
محمد عاشق دیدار مولاست
که دیده بزم الله الصمد را؟
خدا و حیدر و بنت اسد را
مرا مولا و سرور کیست؟ حیدر
دل و دلدار و دلبر کیست؟ حیدر
امیر داد گستر کیست؟ حیدر
امام عدل پرور کیست؟ حیدر
صراط الله اکبر کیسن؟ حیدر
محمد را برادر کیست؟ حیدر
محمد را اگر پیغمبری بود
خدا داند که او هم حیدری بود
علی مرآت رب العالمین است
علی استاد جبریل امین است
علی سرّ خداوند مبین است
علی آئینه ی حق الیقین است
علی مولای اصحاب الیمین است
علی کلِّ ولایت کلِ دین است
همین است و همین است و جز این نیست
کسی جز او امیرالمؤمنین نیست
علی ذکر و علی حمد و علی دم
علی بیت و مقام و رکن و زمزم
علی یعنی صراط الله اعظم
علی یعنی کتاب الله محکم
علی یعنی تمام دین آدم
علی یعنی امام کلّ عالم
علی در عالم خلقت یکی بود
محمد هم به مهرش متکی بود
تو در جسم نبی جانی علی جان
تو اصل اصل ایمانی علی جان
تو روحِ روح قرآنی علی جان
تو نوحِ نوح طوفانی علی جان
تو میزانی تو فرقانی علی جان
تو روز حشر سلطانی علی جان
لوای حمد در دست تو با شد
تمام حشر پابست تو باشد
تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی
تو دَر از قلعِه ی خیبر گرفتی
تو از عمر دلاور سر گرفتی
تو چون جان، مرگ را در بر گرفتی
تو از ختم رسل کوثر گرفتی
تو دل از انبیا یکسر گرفتی
تو قاتل را ز رأفت شیر دادی
تو خصم خویش را شمشیر دادی
تو روی خاک، معراج نمازی
تو بال طایر راز و نیازی
تو درد عالمی را چاره سازی
تو وقت جانفشانی پیشتازی
تو دل بشکسته گان را دلنوازی
تو بین انبیاء نشکفته رازی
اگر چه با خلایق زیستی تو
خدا می داند و بس کیستی تو
به جز تو کیست با آن اقتدارش
زند وصله به کفش وصله دارش
فلک حیران چشم اشکبارش
ملک مبهوتِ برق ذوالفقارش
شود خورشید گردون خاکسارش
کند اشک یتیمی بی قرارش
فدای لطف و احسانت علی جان
که میثم شد ثنا خوانت علی جان
ای کعبه! داری یک جهان جان در بر امشب
الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب
آغوش جان را باز کن جانانه آمد
هنگام قربانی است، صاحب خانه آمد
جبریل را از بهر دربانی بیاور
مانند اسماعیل قربانی بیاور
ای کعبه! حقِّ صاحب خود را ادا کن
حجاج را در مقدم مولا فدا کن
خیل ملائک کعبه را در بر گرفتند
بت ها به کعبه ذکر یا حیدر گرفتند
حِجر و حَجر، رکن عراقی، رکن شامی
گویند مولا مقدمت بادا گرامی
زمزم، به اشک شوق، جان را شستشو ده
هر چار رکن کعبه را با هم وضو ده
مکه تجلی گاه داور گشته امشب
کعبه گریبان چاک حیدر گشته امشب
ای کعبه بنگر وجه الله الصمد را
آغوش بگشا، بار ده، بنت اسد را
تاریخ می گوید علی مولود کعبه است
مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است
او پیشتر از کعبه بوده نکته این است
پس کعبه مولود امیرالمومنین است
مکه به توفیق ولایت محترم شد
امشب حرم از مقدم مولا حرم شد
سرّی است در این خانه باید لب فرو بست
حتی حرم این راز پنهان را ندیده ست
از چار رکن کعبه پرسیدم علی کیست
گفتند با حیرت خدا هست و خدا نیست
حجر و صفا و مروه و زمزم ندانست
از بیت کردم این سؤال، او هم ندانست
تصویر حسن غیب در آیینه ی اوست
قرآن نازل ناشده در سینه ی اوست
از اول خلقت علی مشکل گشا بود
عالم نبود و آن جمال دلگشا بود
او از خدا حکم دو عالم را گرفته
او در تکامل دست آدم را گرفته
خورشید، اسرار درون را با علی گفت
پیش از درخشیدن همانا «یا علی» گفت
پیغمبران هم با علی بودند و هستند
پیش از نبوت با خدا این عهد بستند
جبریل ذکر «لافتی الاعلی» گفت
حتّی محمّد هم به خیبر یا علی گفت
حکم از خدا بود و قلم دست علی بود
در فتح خیبر هم علم دست علی بود
اوصاف حیدر را نماید کس چگونه؟
جان محمد را ستاید کس چگونه؟
مطلب مشابه: بیو امام حسین برای اینستاگرام و واتساپ؛ مجموعه شعرها و جملات کوتاه در وصف امام حسین
خلقت کجا داند کجا داند علی کیست؟
تنها خدا داند خدا داند علی کیست
این کفر نبوَد، تا خدا دارد خدایی
با دست حیدر می کند مشکل گشایی
آنانکه از میزان حق، حق را ربودند
والله خاک کفش قنبر هم نبودند
کی فتح کرده بدر و احزاب و احد را؟
کی کشته با یک ضربه عمرو عبدود را؟
کی در شب معراج با احمد نشسته؟
کی بر سر دوش محمد بت شکسته؟
کی کرده در میلاد، قرآن را قرائت؟
کی خوانده بر کفار آیات برائت؟
کی جز علی نفس پیمبر شد؟ بگویید
آیینه ی زهرای اطهر شد؟ بگویید
کی در اخوت شد برادر با محمّد؟
کی غیر حیدر شد برابر با محمّد؟
کی بهر حفظ جان احمد ترک جان گفت؟
کی جان به کف بگرفت و جای مصطفی خفت؟
کی یک تنه ره بست بر خیل عدو تنگ؟
کی بر بدن آمد نود زخمش به یک جنگ؟
کی جز علی بر خصم خود شمشیر بخشید؟
کی جز علی یک شب چهل منزل درخشید؟
کی مثل حیدر جوشن بی پشت پوشید؟
کی در تمام جنگها چون او خروشید؟
کی جز علی از اشک طفلی داشت پروا؟
کی غیر حیدر با محمد کرده نجوا؟
ای اهل عالم آیه ی اکمال دین چیست؟
این «لافتی الاعلی» درباره کیست؟
آن کسکه خواندش خواجه ی کل،«کلّ دین» کیست؟
میزان حق غیر از امیرالمومنین کیست؟
ای تیغ حق از«بدر» تا «صفین» حیدر!
نفس محمد یا ابوالسبطین حیدر!
شیر خدا و شیر پیغمبر تویی تو
حیدر تویی، حیدر تویی، حیدر تویی تو
تو مصطفی را مهری و قهری علی جان
او شهر علم و تو درِ شهری علی جان
این شهر غیر از تو در دیگر ندارد
اسلام جز تو یا علی حیدر ندارد
تو پای تا سر رحمه یٌ للعالمینی
هم جان شیرین نبی، هم جانشینی
من کیستم یک قطره ی ناچیزِ ناچیز
کز بحر جودت گشته ام لبریزِ لبریز
بی تو خدا را بندگی کردم؟ نکردم
جز با ولایت زندگی کردم؟ نکردم
تابید از اول در دلم نور هدایت
هرگز نخواندم یک نماز بی ولایت
یک باغ گل دارم، اگر خارم علی جان
هر کس که هستم دوستت دارم علی جان
لطف غیورت کی مرا وا میگذارد؟
کی در جهنم دوستت پا میگذارد؟
دوزخ که جای دوستان مرتضی نیست!
آخر جهنم را مگر شرم و حیا نیست؟!
حتی اگر در قعر دوزخ پا گذارم
از شعله های خشم آن باکی ندارم
با این سخن داد از درون دل برآرم
آتش مسوزان! من علی را دوست دارم
“میثم”همین است و همین است وجزاین نیست
دین جز تولای امیرالمومنین نیست
کعبه امشب در تو مرآت هوالله آمده
آفتاب طلعت معبود با ماه آمده
روح شو سر تا قدم آغوش جان را باز کن
خانه زینت کن که صاحب خانه از راه آمده
با تمام رکن هایت ذکر یا حیدر بگو
صبح امیدت در آغوش سحرگاه آمده
خشت خشت کعبه را آید به گوش این زمزمه
مادرِ جان محمّد ادخلی یا فاطمه
الله الله ای حرم امشب تماشایی شدی
بود قدرت گم ولی امشب شناسایی شدی
با امیرالمؤمنین از انبیا و اولیا
دل ربودی همچنان گرم دل آرایی شدی
نور زهرا ریخته از عرش اعلا بر سرت
پای تا سر غرق در انوار زهرایی شدی
فاطمه، روشنگر اهل یقین آورده ای
مرحبا با خود امیرالمؤمنین آورده ای
ای حرم! مرآت رب العالمین است این پسر
جان احمد، روح قرآن، رکن دین است این پسر
ظاهراً یک کودک نوزاد می بینی ورا
در حقیقت مرشد روح الامین است این پسر
مؤمنین از چار سو دور حرم گردید جمع
ای همه مؤمن امیرالمؤمنین است این پسر
دیده روشن ای حَجر ای حِجر ای رکن ای مقام
یک صدا با همدگر گویید یا حیدر سلام
می رود امشب به بام آسمان نور از حرم
با گل لبخند روید جای گل، حور از حرم
کوه های مکه بگرفتند ذکر «یا علی»
در زمین برخواسته تا آسمان شور از حرم
تا خدا از میهمان خود پذیرایی کند
ای همه اهل حرم دور از حرم دور از حرم
کعبه می گوید که دور کعبه را خلوت کنید
حلقه حلقه با هم از مولا علی صحبت کنید
سنگ های مشعر امشب ذکرشان«یا حیدر» است
هم صفا هم مروه امشب سعیشان با حیدر است
چار رکن کعبه افتادند بر پای علی
در درون بیت حتی ذکر بت ها حیدر است
نقش بسته روی هر سنگ حرم با خط نور
میهمان ذات پاک حق تعالی حیدر است
خالق دادار خلوت کرده امشب با علی
یا علی و یا علی و یا علی و یا علی
کعبه سینه چاک کن تا حیدر آید از حرم
جان ختم المرسلین با مادر آید از حرم
مرتضی از کعبه می آید برون باور کنید
روی دست آمنه، پیغمبر آید از حرم
گر نبودی کفر، می گفتم به جرأت این کلام
در لباس بنده حی داور آید از حرم
اهل مکه وجه رب العالمین را بنگرید
مؤمنین روی امیرالمؤمنین را بنگرید
نظرات کاربران