در این بخش مجموعه ای از اشعار عاشقانه ناب، شعر زیبا ی ابراز عشق، عکس نوشته های عاشقانه، شعر های عاشقانه احساسی، رمانتیک، جذب کننده، شعر عاشقانه لاکچری برای معشوق و همسر را برای شما ارائه کرده ایم امیدواریم مورد تایید شما عزیزان قرار بگیرد.
شعرعاشقانه کوتاه برای عشقم
بوسه یعنی وصل جانان وصل عشق
بوسه یعنی یک شدن در درس عشق
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیدهام
برلین و پاریس
تهران و پراگ
فرقی ندارد
پایتخت عشق
همین آغوش توست
مرا در آغوش ات بگیر و ببوس
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
کی میرسد آن صبح که من صدایت بزنم
تو بگویی جانا
من عاشقی از کمال تو آموزم
بیت و غزل از جمال تو آموزم
در پرده دل خیال تو رقص کند
من رقص خوش از خیال تو آموزم
امروز
بیشتر از هر روز دیگری دوستت دارم
دست خودم نیست جمعهها عاشقترم!
مخصوصا اگر
چشم در چشم تو
از خواب بیدار شوم…
می بوسمت …
خدا را چه دیدی شاید دیوانگی مان مسری باشد
در دنیای عشق
هیچ چیز مهم تر از تو نیست
پس تو راحت باش جانم
برای من قهر و آشتی فرقی ندارد
من حافظه کوتاه مدتم
خراب شده است
و هر روز که از خواب بیدار می شوم
تا همانجا یادم است که گفتی دوستت دارم
صبحت بخیر
دلبر عاشق سرشت من
ای آنکه چشمهای سیاهت
بهشت من است
مطلب مشابه: شعر دلبرانه عاشقانه بی نظیر ( قشنگ ترین اشعار دلبری رمانتیک برای همسر)
شعرعاشقانه دیوانه کننده برای همسر
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
مهربان که می شوم
تمام شهر
می فهمند مرا بوسیدی…
“من”
به تمام
آدمهای مهربان دنیا
مشکوکم…!
شد ز غمت خانه سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم
در طلب زهره رخ ماه رو
می نگرد جانب بالا دلم
صبح خورشید نگاهت به سرش خواب ندارد؟
پس بیا خوب نگهم کن که دلم تاب ندار
گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی
ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سـر من مایه سودا همه تو
هرچنـــــد به روزگار در مینگرم
امروز هـمه تویی و فردا همه تو
گرمی دست تو غم را از دل من میبرد
مثل یک آتش که میافتد به جان خرمنی
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
اشعار عاشقانه لاکچری برای معشوق
مست تو شوم اگر شود ساقی عشق
در حسرت آنم کند انفاقی عشق
از تو نفسی جدا نخواهم شد چون
یک دوم من تویی و الباقی عشق
با آن همه دلداده دلش بسته ی ما شد
ای من به فدای دل دیوانه پسندش…
صبح خورشید نگاهت به سرش خواب ندارد؟
پس بیا خوب نگهم کن که دلم تاب ندارد
اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستانی ترین روزم بهار است
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مبـاد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان من است
من پیر فنا بدم جوانم کردی
من مرده بدم ز زندگانی کردی
میترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی
در هوایت بیقرارم روز و شب
سر زپایت برندارم روز و شب
نگارینا دل و جانم ته داری
همه پیدا و پنهانم ته داری
نمیدونم که این درد از که دارم
همی دونم که درمانم ته داری
زندگی یعنی همین لبخند تو
عشق یعنی یک نفر مانند تو
مرحبا بر عشق تفسیرش تویی
آفرین بر آسمان ماهش تویی
مطلب مشابه: متن شاد عاشقانه احساسی { جملات فوق رمانتیک شادی عشق }
شعر عاشقانه دلبرانه
یک ساعت عشق صد بیش ارزد
صد جان به فدای عاشقی باد ای جان
تدبیر چه فرمایی
از راه صلاح آیم
یا از ره رسوایی
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
جان و جهان! دوش کجا بودهای
نی غلطم، در دل ما بودهای
ای خوشا روزاکه ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
من آنِ تو ام
مرا به من باز مده
آنکه به دل اسیرمش
در دل و جان پذیرمش
گرچه گذشت عمر من
باز ز سر بگیرمش
شعر عاشقانه رمانتیک
اندر دل من درون و بيرون همه او است
اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست
اينجاي چگونه کفر و ايمان گنجد
بي چون باشد و جود من چون همه اوست
در کوی عشق شوکت شاهی نمیخرند
اقرار بندگی کن و اظهار چاکری
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم تو را دوست دارم
ای روی خوب تو سبب زندگانی ام
یک روزه وصل تو طرب جاودانی ام
جز با جمال تو نبود شادمانی ام
جز با وصال تو نبود کامرانی ام
بی یاد روی خوب تو ار یک نفس زنم
محسوب نیست آن نفس از زندگانی ام
دردی نهانیاست مرا از فراق تو
ای شادی تو آفت درد نهانی ام
منم تنها ترین تنهای تنها
و تو زیبا ترین زیبای دنیا
منم یلدای بی پایان عاشق
تو بودی مرحم زخم شقایق
نگاهت را پرستم ای نگارم
فدای تار مویت هرچه دارم
مطلب مشابه: اشعار عاشقانه حافظ شیرازی + زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه این شاعر بزرگ
گفتی چه کسی؟ در چه خیالی؟ به کجایی؟
بیتاب تو ام، محو تو ام، خانه خرابم
جان من و جان تو را
هر دو به هم دوخت قضا
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی، کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من
اشعارعاشقانه احساسی و خاص
“تو را دوست دارم ”
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند …
یه جوری پات میمونم که همه مات بمونم
ممکن ز تو چون نیست که بر دارم دل
آن به که به سودای تو بسپارم دل
گر من به غم تو نسپارم دل
دل را چه کنم بهر چه میدارم دل
ای همیشه جاودانه در میان لحظه هایم
غصه معنایی نداره تا تو میخندی برایم
پیش تو از یاد بردم روزهای سختی ام را
عشق مدیون تو هستم لحظه ی خوشبختی ام را
از انتهای خیالت تا هر کجا بروی به هم می رسیم
زمین بیهوده گرد نیست
فرقی ندارد
شرق
یا غرب
شمال
یا جنوب
من تو را به هرجهت دوست دارم
تو را با قلب و جانم برگزیدم
وزین نامردمی ها دل بریدم
به شوق دیدن روی تو ای دوست
هزاران غمزه و نازت خریدم
مطلب مشابه: داستان عاشقانه کوتاه + چندین داستان کوتاه عاشقانه و بسیار احساسی
اگر تو نبودی
این کوچه
با کدام بهانه بیدار میشد
و این شب
با کدام قصه میخوابید؟
به از این چه شادمانی
که جانی و جهانی
دل من آرزوی وصل میکند چه کنم
که آرزوی من این است و آرزوی تو نه
بیرحمترین قطعه پاییز چنین است
باران بزند، شعر بیاید تو نباشی…
هوا خواه توام جانا و میدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
شعر عاشقانه جذب کننده
نکند بوی تو را باد به هر جا ببرد
خوش ندارم دل هر رهگذری را ببری
چه شد در من نمیدانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم
گر من به غم عشق تو نسپارم دل
دل را چه کنم بهر چه میدارم دل
در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارت که نیفتد به کسی کار کسی
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شبهای جدایی
عشق تو چیزی دارد که به من آرامش میبخشد
حتی اگر همه جهان بلرزد
من با عشق تو محکم و استوار بی ترس میخوابم
آسمان آبی چشمان تو مال من است
تا زنم پر در میان آسمانت همسرم
زندگی از مهر و لبخند تو پر شور و شر است
عاشقم بر آن کلام مهربانت همسرم
ای بانو!
بیا حواسمان را پرت کنیم
مال هرکس دورتر افتاد
عاشقتر است
اول خودم،
حواسم را بده تا پرت کنم
مطلب مشابه: اشعار قیصر امین پور + مجموعه شعرهای عاشقانه کوتاه و بلند از این شاعر نامدار
شعر عاشقانه زیبا و ناب
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت
چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ! ای که ماندگار تویی
نفسم بند نفسهای کسی هست که نیست
بیگمان در دل من جای کسی هست که نیست
نه به چاهی نه به دام هوسی افتاده
دلم انگار فقط یاد کسی افتاده
نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو
تو معشوق ناب من هستی
همیشه عاشقت و مجنون تو می مانم لیلی جانم
بوی شور انگیز باراڹ می دهی
با نگاهت بر دلم جان می دهی
بسکه خوب و مھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان می دهی
خواهشا با قلب تنھایم بمان
چون فقط تو بوی انسان می دهی
زالطاف خدا کنار هم زیستن است
تنها نشدن به کلبه ی خویشتن است
معشوق بغل گیر و به وی بوسه بزن
کان حج دگر به همسر آمیختن است
گفتم که پر از عطر بهاری بانو
خب حرف بزن گاه گداری بانو
گفتی به خدا حرف ندارم آقا
گفتم به خدا حرف نداری بانو
کافیست
صبح که چشمانت را باز میکنی
لبخندی بزنی جانم
صبح که جای خودش را دارد
ظهر و عصر و شب هم
بخیر میشود
با جمله ما خوشیم
ولی با تو خوشتریم
چشم ما در پی خوبان جهان خواهد بود
تا جهان باقی و آئین محبت باقی است
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است
ماه منی
شمس شبانگاه منی
در شب تنهایی من
تویی که همسر و همراه منی
مطلب مشابه: متن عاشقانه زیبا (متن های عاشقانه خاص و زیبا برای معشوق)
نظرات کاربران