در این مطلب مجموعه ای از متن های غمگین، احساسی و جملات درمورد غم و ناراحتی را آماده کرده ایم. امیدواریم که این جملات کوتاه کپشن برای شما مفید واقع شود.

کپشن غمگین کوتاه
من اگر دختر نفرین شده ی اندوهم
یا که از نسل گلی هرزه میان کوهم
تو هم آن آدمک چوبیه پیمان شکنی
که فقط لایق آتش زدنی
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه…
کــه می شــوَد
رویِ گَرد و خـــاک تَنـــَم
یــادگــاری نــوشت…
بنویس
و…
برو…..
چه خوش خیال است…
فاصله را میگویم!
به خیالش،
تو را از من دور کرده؛
نمیداند،
جای تو امن است…
اینجا میان قلبـــــــــــــــــم…
چـــــــه رنج آورست…
می ســــــــابم با سوهــــــــانی…
تــــــــــمامیِ خطــــــــوطِ اندامـــــــــم را
تا شـــاید پاک کنم…
اثــــــرِ لــــــمسِ سر انگــــــــشتانت را از اعــماقِ تار و پــــــــودم
نــَـمـَــکــ بَـــر زَخمــَم نَپـــــــاش
یادَت باشَـــــــــــــــــــــــد
این نَـــمَـــــکـــ هـــارا از سـَـــرِ سُـــفره ی دِلِ مَـــــن بَــــرداشتی…
بعضی آدمها یهو میان…
یهو زندگیت و قشنگ میکنن…
یهو میشن همه ی دلخوشیت…
یهو میشن دلیل خنده هات…
یهو میشن دلیل نفس کشیدنت..!
بعد همین جوری یهو میرن…
یهو گند میزنن به آرزوهات…
یهو میشن دلیل همه ی غصه هات و همه ی اشکات…
یهو میشن سبب بالا نیومدن نفست…
نمیدانم از کجا اما خورده ام به بن بست
تقصیر تو نیست;هیچ تفنگی گلوله را تا ابد در سینه اش نگه نمی دارد !!
هشتصد اسم توی گوشی توست,تا بفهمی چقدر تنهایی !
دلم را می پیچم لای پتو
شاید سرما نخورد
از بس که رفتار این روز هایت سرد است …
کارَت که با من تمام شد ، پرت کن بیرون مرا . . .
راحت ترم …
تا بگویی دوستت دارم . . به دروغ . . .
می خواهم برگردم به روزهای کودکی :
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود…
عشــق ، تنها در آغوش مادر خلاصه میشد…
بالاترین نــقطه ى زمین ، شـانه های پـدر بــود…
بدتـرین دشمنانم ، خواهر و برادر های خودم بودند…
تنــها دردم ، زانو های زخمـی ام بودند…
تنـها چیزی که میشکست ، اسباب بـازیهایم بـود…
و معنای خداحافـظ ، تا فردا بود…
می توان پر کرد فاصله هایی بلند را با یک پیام ساده و کوتاه
کافیست بنویسی : دوستت دارم
به تنهایی عادت کرده ام
مثل درختی خشکیده به بی برگی !
مطلب مشابه: متن غمگین دلتنگی احساسی (50 جمله کوتاه غم انگیز دلتنگ شدن شدید)

جملات غمگین خاص
بعضی آدمها باید مثل جعبه ی سیگار برچسب هشدار داشته باشن
تا فراموش نکنی که دوست داشتنشون
فقط برای تو ضرر داره…
مانند شیشه
شکستنـــــم آسان بـــود . . .
ولی
دیگـــر به مــن دست نزن
این بار زخمی ات خواهم کرد
چشمانم به دنبال بهانه ای هستند برای باریدن وچه بهانه ای ابری تر از نبود تو در کنارم
یـا دیـوار هـاے مـا مـوش نـدارنـد یـا مـوش هـا کـر شـده انـد ،
و نـمـے شـنـونـد صـدای نـالـه هـاے پـر از بـغـضـم را . .
مـوش هـم مـوش هـاے قـدیـم . .
“تو نیستی و هراسی در دلم افتاده”
حال مادر لالی را دارم که که کودکش را در انبوه جمعیت گم کرده است !
آنـــقدر نـفس مـی کــشم …
تـــا ،
تمـــام شـود..
همـه ی آن “هـــوایــی” کـه ،
ســـراغ ِ تـــو را مـی گــــیـرد …
من بر چشمانم پارچه ای سیاه خواهم بست
تا هیچ چیز را نبینم
نه شکنجه را و نه چراغها را
تنها صدایشان را خواهم شنید
و هر چه را که بشنوم
لب باز نخواهم کرد
چرا که دهانم بوی مرگ می دهد
مسافت نمیتونه به محبت فاصله بده,با اینکه کنارم نیستی مهربونیتو حس میکنم
دستم به بیداریت که نرسید
این بارخواهشم را عوض خواهم کرد ؛
گوشه دنجی درخوابهای آشفته ام قرار بذار
قهوه ی تلخ عشق را
شکر می ریزیم
من هم می زنم
تو هم می زنی
ناگهان تقدیر …
همه چیز را …
بر هم می زند…
و از میان تمام آرزوها،دردناک ترینش
نخواستن تو در نداشتن توست !!
از پنجره شستند چرا ؟؟باران را
از یاد ببردند چرا ؟؟ یاران را
آنها به گمان خویش روشنفکرند
باور نکنید این دغل کاران را
مطلب مشابه: متن خداحافظی غمگین و عاشقانه با عکس نوشته و جملات سوزناک
دلتنگی ،عذاب آور ترین درد دنیاست.
دلتنگت که باشم
حتی اگر فاصله ها ، به اندازه یک دیوار باشد
باز عذاب میکشم…
زمانی به آرامش میرسم که در آغوشم باشی…
کاش دنیا به همان اندازه که می گویند کوچک بود
آنوقت تو هرچقدر هم از من دور بودی، باز کنارم بودی…
کاش فاصله ها اجازه میداد وقتی قلب ها به یادهم می تپند درر کنار هم باشند…
من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت
در تهاجم با زمان آتش زدم،
کشتم . . .
من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم
یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم
من زمقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم
تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم
من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت
بهارم رفت
عشقم مرد
یارم رفت …

متن غمگین تلخ و مفهومی
راستش را بخواهی از موقعی که رفتی هیچ چیز تغییر نکرده است …
من هنوز قهوه میخورم سیگار میکشم پیاده میرم …
هستم؛ اما تلخ تر بیشتر تنهاتر
این روزها هرکی منو میبینه میگه :
وااای خوش به حالت چقدر لاغر شدی !!! رمز موفقیتت چی بوده ؟
من فقط لبخند میزنم و تو دلم میگم : بازیچه شدن …
”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
چـه جمـلـه ای !
پــــُر از کـلیـشه …
پـــُـر از تـهـوع …
جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ نمـی کنـی …
حـس نـمی کنـی …
کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه سرمایـی را گـذرانـدم …
با تو بودن را تصویر کردم … بی تو بودن را ، تجربه !
این بود سهم من از رویا تا واقعیت …
مطلب مشابه: دلنوشته های تاثیرگذار احساسی عاشقانه غمگین و شاد کوتاه و بلند
دردهایم…
لایک بخورید…
نوش جانتان!!!
ﮪﯿـــــــﺲ
ﺣﺎﻟـــــﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺧـــــﻮﺏ ﺧـــــــــــــــﻮﺏ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧــــــــﻮﺏ ﮪﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﻭﻗﺘـــــــــــﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾـــﻢ
ﺧﻮﺑــــــﻢ
ﺍﺷــــــــــﮏ ﮪﺎﯾــــــــﻢ
ﺳﺮﺍﺯﯾـــﺮ ﻣﯿﺸــــــــﻮﺩ
ﻧﻘﺎﺏ ﺻﻮﺭﺗـــــــــﻢ ﺑﺎ
ﻗﻄــــــــﺮﻩ ﮪﺎﯼ ﺍﺷﮑــــــــــﻢ
ﺧﯿـــــــــﺲ ﻣﯿﺸـــــﻮﺩ
همیشه ابرها میبارند
اما انسانها ستاره ها را دوست دارند
چه موجودات عجیبی این همه گریه را
به چشمکی میفروشند
قـــدم نزن
این جـــا…
این شعـــر ها ، آن قدر بارانی اند
که می ترســم تمام لحظه هایتـــ خیس شوند…!
گاهی فقط بوی یک عطر ، یک تشابه اسم !
برای چند لحظه …
باعث میشه دقیقاً احساس کنی ،که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه …
تا دوبــــاره دیدنتــــــــــــ …
این تختــــــــــــ خواب را وارونه خواهــــم خوابید
خیانتــــــــــــ است به تــــو
ســــر بر کنار خیالتــــــــــــ گذاشتن….
امشب از اون شبهاست که من، دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بی خبری اسیر میخونه بشم
امشب از اون شبهاست که من، دلم می خواد داد بزنم
تو شهر این غریبه ها دردم رو فریاد بزنم

کپشن غمگین بغض دار
می گویند : شاد بنویس …
نوشته هایت درد دارند!
و من یاد ِ مردی می افتم ،
که با کمانچه اش ،
گوشه ی خیابان شاد میزد…
اما با چشمهای ِ خیس … !!
کمی عوض شدم؛
دیریست از خداحافظی ها غمگین نمی شوم؛
به کسی تکیه نمی کنم؛
از کسی انتظار محبت ندارم؛
خودم بوسه میزنم بر دستانم؛
سر به زانوهایم میگذارم و سنگ صبور خودم میشوم …
چقدر بزرگ شدم یک شبه !!!..
مطلب مشابه: متن دل شکستگی + متون غمگین و ناراحتکننده مخصوص افراد دل شکسته
پر کردن جای خالیش با آدمها،
حکایت پر کردن گودال با تکه ایی یخ است
هرکدام در من،اندکی بعد آب می شوند !
چه فرقی دارد
پُشت میله ها باشی
یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن
وقتی که آرزوهایت
در حبس باشند
شکستن دل، … به شکستن استخوان دنده میماند؛
از بیرون همه چیز رو به راه است، اما ،
هر نفس،… درد است که میکشی
و من … چه درد می کشم …
یک مشت فانوس می پاشم
چشمانم سوسوی عاشقانه می زند
اما,تو انگار می خواهی گم کنی خانه دلم را !
نمی خواهد مرا «عاق» کنی؛
همین که نگاهت رنجیده باشد؛
دنیای من، جهنم است …!
اولش رنج می کشی
یه خورده بیشتر یا یه خورده کمتر
بعد جدایی ها برات عادی می شن
زندگی همینه دیگه
جدایی پشت جدایی
زندگی جمع شدن نیست
جدا شدنه
من بر چشمانم پارچه ای سیاه خواهم بست
تا هیچ چیز را نبینم
نه شکنجه را و نه چراغها را
تنها صدایشان را خواهم شنید
و هر چه را که بشنوم
لب باز نخواهم کرد
چرا که دهانم بوی مرگ می دهد
این که می نویسم
نامه نیست خیال است
کاش به انتهای سطرها که می رسم
تو لااقل خیال نباشی
بیایی!
پرم از بغض …
بغض هایی که نمی شکنند …
بغض هایی که همانند جلادی گردنم را گرفته اند و می خواهد مرا خفه کنند …
پرم از بغض هایی بی رحم…
من مانده ام
و انبوهی از اندوه
و تو بهانه ی چشمانم کمی آرام تر از دیدگانم جدا شو . . .
اهـل پـنـهـان کـاری نـیـسـتـــم ..!
اعـتـرافــ مـی کـنـــم : ..
زمـــــــانــــــی دل یـــکــی راســوزانـــده ام !!
حــالا ..
یـــــکـــــی..
یـــــکــــــی ..
یـــــــ کــــــــ ی !!
دلــــم رامــی ســوزانـــنـــــد…

پیام غمگین عاشقانه
می بینی ؟
حتی نرسیدن به تو هم،
داستانِ پر از رویایِ خودش را دارد
یادت باشد
عاشق را نه شب تهدید می کند، نه مرگ
فقط فاصله…
فرامــــوش می شـــوم
راحتــــ تر از ردپــایــی بر برفـــ
که زیر برفـــی تازه دفــن می شود
راحتـــ تــر از خاطـــره ی عطــر گیجــی در هــوا
که با رهگــذری تــازه از کنارتـــ رد می شود
و راحتـــ تـــر از آنکــه فکر کنی
فـــرامــوش می شــوم . . .!!
دلم میخواهد این کوچه باغ پاییز زده که در آن قدم گذاشته ام بی پایان باشد
آنگاه که قرار است به پایان آن برسم از دنیا وداع گفته باشم
تا تنها پاییز را ببینم ،دیگر نمیخواهم رهگذری را ببینم که روی
برگها پا میگذارد و قدر پاییز را نمی داند
به گمانم دست و پایم شکست در خیالت
هیچ توان بیرون آمدن ندارم !
بســـ کنــــ سآعتــــ…..
دیگــــــر خستـهـ شده امـــ….
آرهـ مَنـ کم آورده امــ….
خودمــ میدآنمــ کهـ نیستـــ…
اینقدر بآ بودنتـــ نبودنشــ رآ به رُخـــَم نکشـــ!
انـدوه که از حــد بگــذرد جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مـزمـن !
دیـــگـر مـهـم نـیـســت : بــــــــــودن یا نـبـــــــــودن ؛ دوست داشـتــن یا نـداشـتـــن
آنـچه اهـمـیـت دارد کــــشــــداری رخـوتـنـاک حسی است که،
دیگر تـو را به واکـنـش نمیکـشانــــد !
در آن لحظه فـقـط در سکوت غـرق می شـوی و نـگـاه میکـنی و نـگــــــــــاه . . .
ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــه ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــم ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ
ﻣﺜـل ﺩﯼ , ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ , ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ
ﻣﺜـل ﺯﻣﺴﺘــــﺎﻥ
ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯد
نه به امدنی دلخوشم و نه از رفتنی غمگین این روزهادلم سکوت میخواهد
دلـــم یـک غــریبــه مـی خــواهـد
بیـــایــد بنشینــد فقـــط سکـــوتــ کنـد
و مـــن هــی حـــرفـــ بــزنــم و بـــزنـــم و بــزنــم
تـــا کمــی کـــم شــود ایـن همــه بـــار …
بعـــد بلنــد شـــود و بـــرود
انگــــار نــه انگـــار …!
مطلب مشابه: متن غمگین درباره جوانی با عکس نوشته های خاص و غمگین
در قبرم هستم… خوابیده ام به پهلوی راست، گوش چسبانده ام به خاک، منتظر شنیدن گام هایت…
فاتحه بهانه است… فقط بیا…
چه زخم هایی بردلم خورد؛
تا یــــاد گرفـــتم…
که هیــچ نـــــوازشی،
بـــــــــی درد نیست . . .
من از اعدام نمیترسم!
نه از “چوبش” نه از “دارش”
من از پایان بی دیدار میترسـم

جملات غمگین احساسی
هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها
آن هم روی من
خیـــــــــرهـــــ بـــِهـ مَـــــردُمـــــــــ
نِشـــــَســــتهـــ اَمـــــــــ
تَنهــــــــــآیِ تَنهـــــــــــا
نَهـــــــ کَسیـــــــ حالَمــــــ رآ میــــــــ پُرسَــــــــد
نَهـــ کَسِیـــــ هَوآ یَــــمــــ رآ دآرد
عیــــــبیـــــ نَدآرد
سآلـــهآســـتـــــ بــِهــ ایــن زِنــدِگـیـــــــــ عــــآدتـــــــــ کـــــــَرده اَم!
از کفش هایم بپرس چقدر دنبالت گشته ام
حالا دیگر دهان باز کرده اند !!
اعصابم این روزها عین بیسکویت شده …
از اون بیسکویت هایی که یک هفته میمونه ته کیفت ، که یادت میره بخوریش …
همون ته له میشه ، خورد میشه ، پوووووودر میشه !
من هم مثل همـه ی آدمـهــا /درد/ دارم …
حتـمـاً کـه نـبـایـد جـای ِ زخـم هـایـم را
بـه شمـا نـشان دهم
دلم برایت تنگ شده !می خواهم آنقدر اشک بریزم تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود ولی می ترسم …”تهران” ، ” ونیــــز” شود !!!
تو راحـ ـ ـــت
بخوابـــــ ـ ـ..
من مشق گریهــ هایم ـهنـــوز مانـده…
من فرزندی به دنیا نخواهم اورد..
بگذار منقرض شود
این نسل غمگین
نسل تنها
نسل بی کس
نسل نفس بریده
نسل حسرت خورده
بگذار مـنـقـرض شود
من تمنا کردم
که تو با من باشی
تو به من گفتی
– هرگز، هرگز!
پاسخی سخت و درشت
و مرا غصه این
هرگز، کشت…
نگران شب هایم نباش …
“تنها” نیستم …
“بالشم” …
“هق هق سکوتم” …
“قرص هایم” …
… “پاکت سیگارم” …
… “لرزش دستانم” …
همه هستن
به گمانم دست و پایم شکست در خیالت
هیچ توان بیرون آمدن ندارم !
سکوت و خلوت بغض شبانه
چه دلگیر است بی تو حجم خانه
تو رفتی و دلی دارم که هر دم
برای گریه می گیرد بهانه
من از این فاصله ها دلگیرم ..
بی تو این جا چه غریبانه شبی میمیرم …
ساعت و گریه و غم هیچ نمخوابندو من..
در الفبای زمان خسته ی این تقدیرم
از کفش هایم بپرس چقدر دنبالت گشته ام
حالا دیگر دهان باز کرده اند !!
دل درد گرفته ام از بـس فنـجان های قهوه را سر کـشـیده ام،
و تو . . .
ته هیـچـکدام نـبـودی . . .
جایی هست که دیگه کم میاری از اومدن ها , رفتن ها , شکستن ها . .. .
جایی که فقط میخوای یکی باشه
یکی بمونه
نره ، واسه همیشه کنارت باشه
من الان اونجام …..! … تو کجایی ؟
نظرات کاربران