اشعار غمگین شاعران بزرگ؛ گزیده قشنگ ترین اشعار غم انگیز کوتاه

اگر دنبال اشعار احساسی زیبا هستید در این بخش مجموعه اشعار غمگین شاعران بزرگ ایرانی را گردآوری کرده ایم. در ادامه گزیده ای از قشنگ ترین اشعار غم انگیز کوتاه و بلند را با هم بخوانیم.

اشعار غمگین شاعران بزرگ؛ گزیده قشنگ ترین اشعار غم انگیز کوتاه

شعر غمگین کوتاه

دیگر مرا به داشتن تو انتظاری نیست…

کاش میشد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست


نگو که رفته ای

سال هاست نگاهت را در

لابلای پرده اتاقم

جستجو می کنم

آنجا که آفتاب

صورت خیس از اشکم

را نوازش می کند

تو نیستی و خورشید
غمگین‌ تر از همیشه غروب خواهد کرد
و من دلتنگ‌ تر از فردا
به تو فکر می‌ کنم
چقدر دوست داشتنی بودی
وقتی چهره رنجور و چشمان مهربانت
در نگاهم خیره می‌شد

اکنون که بازوان خاک
پیکرت را در آغوش گرفته است
کلمه‌ های سیاه پوش شعرم
برایت مرثیه‌ های دلتنگی سروده‌ اند

مطلب مشابه: شعر مفهومی؛ مجموعه زیباترین اشعار با معنی و مفهوم

برگرد پیش من

اگر یک ذره میل به پرستیده شدن داری

من پیگمالیون زمانه خود شده ام

تو مجسمه فراری از دست زئوس

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا با هر که بد کردی ولی با ما چرا

سینه را بر غم نشاندی و فکندی بحر خون
رفتی و گفتی که می آیم دگر فردا چرا
شهریار


غم تو در دل من

مثل هر صبح جوانه می زد

به شب نرسیده این دل

در غم تو

در جای خالی تو

همه چیز را پس می زد

غمگینم
خودم را بغل گرفته‌ ام
و شانه‌ هایم
چون گهواره کودکی گریان
تکان تکان می‌ خورد

غمگینم
و می‌ دانم هیچ پرنده‌ ای
روی شاخه‌ های لرزان یک درخت
لانه نخواهد ساخت

مهسا چراغعلی

اشعار غم انگیز زیبا

بیا و یادگاری هایت را پس بگیر

من و این ماه و این ماه و من

و دل و زندگی و جدایی تلخ و

نفس های سرد و اشک های گرم و

یادگاری های تو

داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست
ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است..

مطلب مشابه: اشعار کوتاه معروف؛ مجموعه شعر عاشقانه از شاعران بزرگ ایرانی

اشعار غمگین شاعران بزرگ؛ گزیده قشنگ ترین اشعار غم انگیز کوتاه

دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی‌ کند
چیزی شبیه گریه زلالم نمی‌ کند
آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار؟
وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی‌ کند

سردش بود!
دلم را برایش سوزاندم!
گرمش که شد
با خاکسترش نوشت خداحافظ…

دوباره می شوم خورشید

می گردم پیدایت می کنم

از پس چشمان بسته

می زنم بوسه به لب هایت

من رفتنی ها را دوست دارم

نمان برایم اگر زنده هستی

من زندگی خورشید وار را دوست دارم

ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمت

ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمت

در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت اما ندارمت

می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
در باغ دل بکارمت اما ندارمت

می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت اما ندارمت
سعید بیابانکی

از من گریزانی ولی

نگاهم می کنی و نگاهت می کنم

سخت است این دروغ که

نگویم چقدر دوستت دارم

مطلب مشابه: اشعار فردوسی؛ مجموعه شعر تک بیتی، دو بیتی و اشعار عاشقانه این شاعر بزرگ

اشعار غمگین شاعران بزرگ؛ گزیده قشنگ ترین اشعار غم انگیز کوتاه

اشعار غمگین شاعران بزرگ

من در آیینه رخ خود دیدم
و به تو حق دادم
آه، می‌ بینم
می‌ بینم
تو به اندازه تنهاییِ من خوشبختی
من به اندازه زیباییِ تو غمگینم
حمید مصدق


بگو از کدام جاده گذشته ای

که هرجا نگاه می کنم

ردی از پاییز بر آن مانده

بگو رد قدم هایت کجا رفتند

حالا که جا پای جایشان می گذارم؟

دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمی‌ارزد
حافظ

سال هاست

پشت این پنجره تکراری

من و آسمان باهم می خوانیم

برگرد ای رفته ی یادگاری !

نگو که رفته ای
سال هاست نگاهت را در
لابلای پرده اتاقم
جستجو می کنم
آنجا که آفتاب
صورت خیس از اشکم
را نوازش می کند

و این است تمام آنچه از تو باقی مانده

گرد و خاکی روی تمام وسایل

یک دفترچه خاطرات کهنه

و زنی که از سقف آویزان مانده

مطلب مشابه: شعر خوشبختی؛ اشعار و جملات زیبا در مورد خوشبختی و شادی

اشعار غمگین شاعران بزرگ؛ گزیده قشنگ ترین اشعار غم انگیز کوتاه

اگر آمد و از من پرسید
بگویید که رفته از دست
عاشق که دیوانه نباشد
مفت هم نمی ارزد

تو را هیچ گاه آرزو نخواهم کرد!
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی
نه با آرزوی من..

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
سعدی

غم نگاه آخرت تو لحظه ی خدافظی
گریه ی بی وقفه ی من تو اون روزای کاغذی

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قولمون جدا شدیم آخر کار

گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست
حتی گره اخم خدا وا شدنی نیست….

اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ‌کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
مولانا

زیباترین اشعار بغض و گریه دار

نفرین به عشق و عاشقی
نفرین به بخت و سرنوشت

به اون نگاه که عشقتو
تو سرنوشت من نوشت

نفرین به من نفرین به تو
نفرین به عشق من و تو

به ساده بودن منو
به اون دل سیاه تو

غم نگاه آخرت تو لحظه ی خدافظی
گریه ی بی وقفه ی من تو اون روزای کاغذی

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قولمون جدا شدیم آخر کار

گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست
حتی گره اخم خدا وا شدنی نیست….

مطلب مشابه: اشعار رودکی؛ مجموعه اشعار عاشقانه رباعیات، مثنوی و قصاید زیبای این شاعر

ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

تا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

گفت و گو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم

شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم

چنان دل بسته ام کردی
که با چشم خودم دیدم
خودم میرفتم اما
سایه ام با من نمی آمد
بنیامین دیلم

مرا گویی: مشو غمگین، که غم‌ خوارت شوم روزی
ندانم آن، کنون باری، مرا غم خوار می‌ داری
عراقی

ابری رسید و آسمانم از تو پر شد
بارانی آمد، آبدانم از تو پر شد

نام تو اول بغض بود و بعد از آن اشک
اول دلم پس دیدگانم از تو پر شد
حسین منزوی

سال هاست
پشت این پنجره تکراری
من و آسمان باهم می خوانیم
برگرد ای رفته ی یادگاری!

چقدر سفت شده است پدال دوچرخه ی دونفره ی عشقمان!
یا من خسته شدم یا به سربالایی رسیدیم
شاید هم تو دیگر رکاب نمی زنی!..

ترسم که تو هم یار وفادار نباشی
عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی
من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم
تو از دل من هیچ خبردار نباشی

همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌ هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله‌ هاست
فاضل نظری

غمگینم!
آخر امروز نگفتم
نگفتم دوستت دارم
از خودم خجالت می‌ کشم
از خودم فرار می‌ کنم
که دیر کردم
که دیر گفتم وُ امروز رفت

افشین صالحی

یه روز عکسامو برات می فرستم
تا ببینی که چقدر پیر شدم
شبا جای شام کنار عکست
غصه هاتو خوردم و سیر شدم!

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم

زیستنم قصه مردم شده است
یک، تو، وسط زندگی ام گم شده است
علیرضا آذر

تو نیستی
و این
خلاصه تمامِ
عاشقانه‌ های غمگین من است
سارا قبادی

جهانی شاد و غمگین‌ اند از هجر و وصال تو
به وصلم شادمان گردان که از هجر تو غمگینم
سیف فرغانی

بعد مرگم شعر هایم را بخوان تا بشنوی
سرگذشتم تلخ تر از درگذشتم بوده است..

گوشه قلب قشنگت اگر من نباشم غمی نیست
تو منو زندونی کردی عاشقی جرم کمی نیست

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *