در این بخش از سایت بزرگ سبکنو چندین انشا در مورد زندگی را برای شما دوستان قرار دادهایم. این انشاها با رویکرد توصیفی و داستانی نوشته شده و با کمی تغییر میتوانید از آنها استفاده کنید. در ادامه متن همراه سایت بزرگ سبکنو باشید.
انشا عالی درباره زندگی مخصوص پایههای ابتدایی و متوسطه اول
مقدمه: نوشتن انشا در مورد زندگی خیلی سخت است. ما آدم ها آنقدر غرق در زندگی هستیم که چندان متوجه خود زندگی نمی شویم، مثل ماهی هایی که همیشه در آب هستند و شاید دیگر آب را حس نکنند.
بدنه: مثال ماهی ها و آب، مثال خوبی است که میتوان با آن زندگی را بهتر توضیح داد. ماهی ها هم چندان متوجه آب نیستند تا زمانی که آبی که در آن زندگی میکنند خیلی گرم یا سرد شود، کثیف شود یا زمانی که از آب بیرون میافتند و قادر به نفس کشیدن نیستند. آن وقت متوجه می شوند که چه نعمتی داشته اند. زندگی…
اگر گاهی در شلوغی خیابان ها و تاکسی ها، در راه مدرسه، در حال تماشای تلویزیون یا شنیدن صدای خانواده و در کنارشان بودن، به زندگی و ارزش و معنای آن فکر کنیم، حتما آدم های بهتری خواهیم بود. آن وقت میدانیم چیزی ارزش رنجاندن خودمان و دیگران را ندارد. به همدیگر احترام میگذاریم و محبت میکنیم. میتوانیم به اطرافیان کمک کنیم و از دیدن شادی و رضایتشان لذت ببریم. میتوانیم غذایی که میخوریم را بدون عجله مزه مزه کنیم و از اینکه به دنیا آمده ایم تا خوبی ها و لذت های زیادی را تجربه کنیم خدا را شکر کنیم. هر کدام از ما که به این دنیا آمده ایم در زندگی خود مسئولیت هایی داریم. همه این وظایف و مسئولیت ها به یک چیز ختم میشود؛ بهتر کردن زندگی.
نتیجه: آدم ها حق دارند اگر آنقدر غرق در زندگی باشند که خود زندگی را گاهی فراموش کنند، اما خوب است هر از گاهی به این نعمت خداوند فکر کنیم و از خدا سپاسگزاری کنیم که به ما فرصت زندگی کردن داد. فرصتی که نباید آن را دست کم بگیریم و به آن بی توجه باشیم. من میخواهم پزشک بشوم و به بیماران کمک کنم تا زندگی سالم تر و خوب تری داشته باشند. اینگونه زندگی خودم را هم مفیدتر و بهتر میدانم. شما از این فرصت زیبا چه استفاده هایی خواهید کرد و چه تصمیم هایی برای زندگیتان دارید؟
اشنا درباره زندگی من
مطلب مشابه: عادات روزانه برای زندگی بهتر؛ 5 قدم برای داشتن عادت های مثبت در زندگی
مقدمه: واژه زندگی یکی از عجیب ترین واژه هایی بود که باهاش روبه رو شدم ، واژه ای تقریبا بدون تعریف که هر شخصی دیدگاه خاص خودشو داره راجع بهش و تو سنین مختلف دست خوش تغییراتی باور نکردنی میشه.
بدنه: زندگی برای یه بچه شاید بازی کردن، غذا خوردن و محبت دیدن از پدر و مادر باشه یا برای یه نوجوان یه روز تعطیل با کلی تفریح و یا برای یه فرد مسن سال بازنشسته شدن و استراحت باشه.
اما این متن برای منه یعنی زندگی از نگاه من پس شمارو میبرم تو دیدگاه خودم تا ببینید من زندگیو چی تصور میکنم
زندگی برای من یعنی یه لحظه کوتاه که ازش لذت میبرم و فرقی نمیکنه شاد باشم یا غمگین.
زندگی یعنی زمانی به کوچیکی ثانیه در کنار افراد مهم زندگیم.
زندگی یعنی مکانی که گذشته ای داشتم توش و خاطره ای که برام به وجود آورده.
وقتی کتابی میخونم یا فکر میکنم و میدونم هنوز توانایی دارم میتونم بگم زندگی کردم.
زندگی معانی زیادی برام داره و میخام قشنگ ترین توصیفی که ازش دارمو براتون بگم:
بنظرم زندگی یعنی در ارتباط بودن با افراد مختلف، فهمیدن دیگران،کمک کردن به دیگران، داشتن دوست، زمانی که میدونی کسی هست که دوسش داری کسی هست که دوست داره
وقتی که میدونی برای کسی مهم هستی و به تو اهمیت میده.
وقتی هنوز احساس داری ،هرروز میتونی ببخشی و بخشیده شی.
همه ما هرروز،هر ساعت،هر لحظه و در هر کجا در حال عمر کردن هستیم و هزاران اتفاق و احساس مختلف تجربه میکنیم ولی تاحالا توجه کردیم کی و کجا واقعا زندگی کردیم!؟
شاید به مندرت شایدم هیچوقت
نتیجه گیری: راستی تعریف شما از زندگی چیه!؟
تا حالا بهش فکر کردین!؟
انشا در مورد زندگی احساسی
مقدمه: زندگی یک جاده زیبا و سر سبز است که سر شار از لحظات ناب و خوشایند بوده و هر کس خودش باید بتواند آن را ترجمه و تفسیر کند. زندگی را باید لحظه به لحظه زندگی کرد و لذت برد.
بدنه: روزهای زندگی بی تکرار هستند و سر شار از لحظات ناب، ثانیه هایی که هر یک برای آمدن و رفتن خود نمایی می کنند. زندگی لبریز از عشق، آرامش، تلاش و یاد عشق، هر صبح مردم از خواب بیدار می شوند و یکی با دیدن گل می خندد، دیگری با نام باران، یکی هم با نوای پرندگان، یکی با خورشید نجوا می کند.
زندگی احساسی همان خنده بی پروای گل است، نوای دل انگیز آبشار و یا صدای خنده یک کودک ناز، زندگی را باید زندگی کرد، ثانیه به ثانیه، دم به دم، ای کاش زندگی را بتوان در لحظه ها قاب کرد و به دستان نسیم بهار جاودان سپرد.
زندگی خلاصه در فصل های بی تکرار عشق است و روزهای خاطره ساز مهر ورزی، نگاه به عکس رخ یار و دیدار در لحظه های بی تکرار غروب، زندگی همان پیوستن خورشید به دریاست وقتی غروب رقص پروانه ها را قاب میگیرد.
زندگی پر از لحظات ناب عشق ورزی و دوست داشتن است. خنده یک گل، بوسه بر لب مادر، و دست پدر، زندگی همان بافتن زلف خورشید روی کتف آسمان است. منجوق کردن نور ماه بر سینه شب است. زندگی احساسی همان گره زدن چمن به آرزوهاست.
زندگی که هر روز عشق و دوستی موج نزند، هیچ کس نمی تواند در آن شاد باشد و انتقام روزهای سخت را از روزگار بگیرد. شاید زندگی احساسی نوشیدن یک لیوان آب خنک و سرد در گرمای تابستان باشد و شاید یافتن یک سایه در دل کویر، خدای با احساس درون انسان را پر از حس عشق و غرور کرده است.
نتیجه گیری: زندگی سراسر عشق و احساس است، هر لحظه آن را قدر بدانیم و برای کسب علم و دانش و شناخت خداوند به کار ببریم.
انشا درباره موهبت خداوند به انسان و زندگی انسان
مقدمه: زندگی یک موهبت است که خداوند به ما عطا کرده است، کاش بتوانیم از این زندگی پر از مهر و عشق نهایت استفاده و لذت را ببریم تا در پایان عمر پشیمان نباشیم.
بدنه: زندگی یک قایق زیباست که روی دریا آرام و بی صدا حرکت می کند، گاهی به موج بر خورد می کند و دچار تلاطم می شود و روز دیگر ممکن است به گل بنشیند، آب دریا روزگاری صاف است و ماهی های خوش رنگ در آن دیده می شوند.
شاید هم زندگی یک جاده زیبای پر از گل است که در میان سبزه و جنگل پنهان شده است، زندگی شاید همان یک لیوان آب خنکی است که یک نفر با عشق می نوشد. نمی دانم شاید هم زندگی یک دسته گل سرخ است که به هم هدیه می دهیم، بوی خوش یاس، رنگ زیبای نسرین و سوری و سپرغم، عطر دلاویز نان تازه، صدای نرم مادر، خوشه های سبز گندم یا دانه های پر از برکت گندم، زندگی سرشار از حس عجیب مهر ورزی، دل دادن به زلف دخترک آفتاب است که هر صبح تو را تا خانه عشق بدرقه می کند.
زندگی شاید یک خیال خوش در یک صبح زیبای بهاری است که دم به دم به حقیقت نزدیک می شود. زندگی شاید انداختن چادر زیبای بهار به روی عروس طبیعت باشد و شاید بدرقه میوه های تابستان با چادر هزار رنگ پاییز باشد، زندگی خش خش ناب برگهای پاییزی در زیر پای عابران و یا دانه های بلورین برف در یک روز سرد است. زندگی احساسی شاید همان آدم برفی روز سرد برفی باشد و یا رقص دانه های بلورین باران به روی یک استخر زیبا.
من به هر جا که نگاه می کنم، فقط عشق می بینم و احساس. زندگی شاید لمس یک نگاه با تمام وجود است که می تواند دل را متحول کند. شاید هم زندگی همین لحظه های بی تکراری است که بی آنکه بدانیم سپری می شوند.
برای من زندگی احساسی خنده یک مادر، بوی خوش گل، نم شبنم و خوردن یک لیوان چای در کنار یک دوست قدیمی، زندگی احساسی همان آغوش بی خطر مادر است و نگاه پر مهر محبت. زندگی همان دست زدن به حرم یک عزیز است مانند امام رضا و رفتن به کربلاست، زندگی شاید آروزی دیدار با امام عصر است، اما هر چه هست و نیست بسیار زیبا، جذاب و دوست داشتنی است.
نتیجه گیری: زیباترین حس زندگیتان برای خدا باشد، برای خالق بی همتایی که از همه حس درون شما خبر دارد.
انشا هدف زندگی من ؛ انشای هدف زندگی ؛ انشا هدف زندگی
مقدمه : « هدف زندگی» بیانگر این نکته است که
« انسان به کدامین سو باید حرکت کند ؟»
«تا کجا پیش رود و در نهایت چه بشود ؟»
«چه سرنوشتی فراروی او هست و سعادت او در چیست ؟»
و من در این انشا قصد دارم در حد توانم به این سوال پاسخ دهم .
قبل از هر چیز بیاید واژه هدف را معنی کنیم . هدف در لغت، به معنای (نشانه) و (غرض) است، اما در اصطلاح چیزی است که شخص قبل از عمل، آن را در نظر می گیرد و نیروی خویش و وسایل لازم را برای وصول به آن به کار می برد و غرضش دست یابی و رسیدن به آن است.
مهم ترین و اصلی ترین هدف من در زندگی تقرب به خداوند متعال و کسب رضایت اوست زیرا می توانم به این وسیله به هدف های دیگر هم برسم . امام حسین ع هم در این مورد می فرمایند : هر که خشنودی خدا را بطلبد هر چند به قیمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بی نیاز می کند و هر که رضایت مردم را با ناخوشنودی خدا طلب کند خداوند او را به مردم وا می گذارد.
هر انسانی برای زندگی خود اهدافی دارد.
هدف داشتن، مانند اعتماد به نفس، ارزش و دلیلی برای ادامه زندگی است
و اگر انسان از وجود اهداف زندگی خود آگاه باشد، یا نباشد، به ارزش واقعی آنها خدشه ای وارد نمی شود.
درست مانند واقعیت های جهان هستی؛
آگاهی و یا عدم آگاهی ما، باعث هیچگونه تغییری در آنها نمی شود.
اگر در مورد اهداف زندگی خود شک و تردید دارید، اصلا ناراحت نباشید.
افراد زیادی هستند که حتی، هدف داشتن را به تمسخر می گیرند!
مانند بسیاری از جوانان و شاید خود شما در دوران جوانی!
بسیاری از مردم بصورت شناور بروی جریان زندگی، بدون هدف و برنامه ریزی، مشغول گذران عمر هستند.
این امری طبیعی است که انسان روز به روز زندگی خود را سپری کند.
یک روز، پر از تنش و عصبانیت و روز دیگر آرام و بدون خشونت، مانند اقیانوسی که در یک گوشه آن طوفان و در گوشه ای دیگر آرام و آفتابی است.
بهر حال، زندگی از بدو تولد تا سنین بلوغ و بزرگسالی و پایان باشکوه آن، بصورت شناور ادامه دارد.
آیا این واقعا همان چیزی نیست که همه خواهان آن هستیم؟
یک زندگی بدون تشویش و نگرانی؟
بدون شک این یک زندگی دلخواه است، ولی انسان می تواند بیشتر بخواهد و برای خواست و دریافت بیشتر، به هدف نیازمند است.
شناخت و انتخاب هدف، یکی از اساسی ترین موضوعات زندگی انسان است.
اگر انسان هیچ شناختی از هدف خود در زندگی نداشته باشد، آن را پوچ و بی معنا خواهد یافت.
همه فعالیت های آگاهانه و نا آگاهانه انسان زمانی مفهوم خواهد داشت که هدف نهایی اش در زندگی روشن باشد.
نتیجه گیری:
به همین جهت من زندگی هدفی بلند تر را برای خود برگزیده ام که هرگز پوچ و بی معنا نیست بلکه به هر امر کوچک و ناقابلی معنای بلند و با ارزشی میدهد . وقتی خداوند هدف کسی در زندگی باشد هر کار کوچک و تلاش کمی با ارزش و قیمتی خواهد شد . و این بهترین هدفی است که میتواند در زندگی هر کسی مورد توجه قرار گیرد.
نظرات کاربران