کتاب نه تنها اینکه مهم است بلکه حیاتی است. بزرگان تاریخ نیز همواره درباره کتاب سخنان زیادی را گفته‌اند. ما نیز قصد داریم سخن بزرگان درباره کتاب را برای شما دوستان قرار دهیم. پس در ادامه متن همراه ما باشید.
توصیه‌ها و جملات افراد مهم درباره کتاب
شاید برای بسیاری از ذهن‌ها، چیزی جالب تر از یک زندگی‌نامه خوب نباشد: هم جذابیت داستان را دارد و هم مسرت واقعی بودن را. می‌گویم واقعی و نه حقیقی، چرا که هیچ‌کس نمی‌تواند حقیقت محض را بنویسد.
ویلیام لیون، استاد زبان انگلیسی
فرد اسمیت می‌گوید:«زندگی نامه افراد بزرگ را مطالعه کنید، به زودی درمی‌بابید که بزرگی،بزرگ میکند.»
من فهمیده‌ام که پشت هرکتاب انسانی ایستاده است. انسانی که باید بسیار به آن اندیشیده باشد. انسانی که بادی زمان زیادی برای به قلم آوردن اندیشه‌هایش صرف کرده باشد و این زمان ممکن است تمام عمر او باشد.
موتاگ در ۴۵۱ درجه فارنهایت
خواندن به شما شعف، آگاهی، شوق و توانایی می‌بخشد؛ عاقل آن را تمنا میکند، تهی‌مابه از آن می‌گذرد و نادان آن را نادیده می‌گیرد.
هادون رابینسون، نویسنده
خواندن فرار من بود و قرارم. مایه تسلی ام، انگیزه‌ام برای انتخاب. می‌خواندم، فقط برای لذت صرف خواندن، برای آرامش دل انگیزی که تو را فرا می‌گیرد، وقتی کلام نویسنده را در ذهن می‌شنوی و طنین آن را در سر خود احساس می‌کنی.
پاول استر، نویسنده
دوریس کرنز گودوین درباره لینکلن می‌نویسد:«کتاب ها دانشگاه او بودند. کلمات، ذهن او را با اذهان بزرگ نسل های گذشته، یکی و یکپارچه کرده بود. دوستان و خویشاوندان او می‌گویندکه آبراهام همه جا در به در به دنبال کتاب بود هر کتابی که به دستش می‌رسید، میخواند. در زمانی که کتاب مانند جنسی نفیس فقط منحصر به طبقه مرفه بود، لینکلن به سختی کتاب تهیه می‌کرد. وقتی که به سختی نسخه هایی از انجیل کینگ جیمز، سیر و سلوک عرفانی جان بانین، داستان های افسانه ای هیجان خود را مخفی نگاه دارد. وقتی که کتاب سیروسلوک عرفانی بانین را در دست گرفته بود، چشمانش چنان برق می‌زد که گویی باور ندارد. آن روز هیچ چیز نخورد و آن شب تا صبح بیدار ماند.
لینکلن به هرجا که می‌رفت، کتابی با خود داشت. هنگام کار در مزرعه به محض آن که فرصتی می‌یافت، کتابی با خود ورق می‌زد به درختی تکیه می‌داد و میخواند و بالاخره بارها و بارها خواندن کتاب مقدس و اشعار شکسپیر، روزی ثمر داد و از آبراهام لینکلن رئیس جمهوری شاعر ساخت.»
من هرگز به یاد نمی‌آورم کسل و بی‌حوصله شده باشم حتی یکبار؛ چراکه همیشه خانه ای پراز کتاب داشتیم
هریت رومن
مطلب مشابه: سخن بزرگان درباره زندگی؛ جملات فوق زیبا از نخبگان و افراد معروف
دیدگاه های بزرک از طرح های بزرگ می‌آیند و طرح های بزرگ اغلب در کتاب ها پیدا میشوند
چرچیل
رونالد ریگان رنج های بسیاری داشت او آموخته بود برای فرار از هرچیز به خواندن روآورد عشقی که از مادرش آموخته بود روزی به من گفت:«مایک مادرم به من گفت که اگر یادبگیری عاشق خواندن شوی هیچگاه تنها نخواهی بود .»
مایکل دیور، مشاور ریگان
وقتی شما به فردی یک کتاب می‌فروشید مشتی کاغذ و جوهر و چسب نفروخته اید؛ بلکه زندگی صد درصد جدیدی به او فروخته اید.
کریستوفر مورلی، نویسنده و ویراستار اوایل قرن بیستم
از دوستم پرسیدم: من هنوز ۲۵ کتاب دیگر برای خواندن دارم اما می‌خواهم این یکی را هم بخرم فکر می‌کنی این یک بیماری است ؟
دوستم: بله فکر میکنم هست
من: باشد ولی بیماری خوبی است .
جوکوئینان
آموزش چه از راه کتاب و چه از طریق تجربه مهمترین کلید موفقیت است. من از جمله افرادی که همیشه کتابهای خودباوری و رشد فردی میخوانم. خیلیها داستان می خوانند و من چیزهایی میخوانم تا یادبگیرم چگونه به جای سه دستگاه ورزشی چهارتا بفروشم .
آرت مورنو، تاجر
وقتی می‌خوانید افکار خود را تسلیم نظریات و عقاید دیگران می‌کنید این کار به شما چشم انداز دیگری از زندگی می‌دهد اجازه می‌دهد تا بتوانید نوعی دیگر فکر کنید وقتی می‌خوانید با فراز و نشیب های زندگی آشنا می‌شوید سرما وگرمای آن را می‌چشید.
فیل جکسون
بچه‌ها چیزهای زیادی از خواندن می‌آموزند خواندن می‌تواند آن هارا به جایی برساند که به تنهایی نمی‌توانستند به آن دست یابند. خواندن در عین حال که سرگرمی لذت بخشی است بچه ها را باهوش تر میکند.
ری آلن
بخوانید و بدانید کلماتی که در ذهن نگاه می‌دارید جایی در رندگی بیرون خواهد آمد و هدایتگر دیگری خواهد شد زندگی باید ادامه یابد باتواضع و باقلب یک خدمتگزار بخوانید.
پت ویلیامز
اگر می‌خواهید از خواندن بهره ای نصیبتان شود با تواضع ، ساده و صادقانه بخوانید نه به شوق آنکه احترام و اعتبار کسب کنید.
توماس کمپس از کتاب درس های مسیح
اگر شما دو چشم دو گوش یا دو دست دارید که کار میکند و در دنیای امروز زندگی می‌کنید ، هیچ بهانه ای برای کتاب نخواندن ندارید. پس به دنبال راه هایی باشید که از فرصت محدود خود روی این زمین با کتاب ها نهایت استفاده را ببرید.
نمی‌دانید وقتی کتابی را تمام می‌کنید و آن را برای همیشه در قفسه‌ی کتابخانه می‌گذارید، چه باری از روی دوش‌تان برداشته می‌شود. وقتی به آن نگاه می‌کنید که میان کتاب ها جایی رفته و نشسته است گویی به پیروزی‌های خود نگاه می‌کنید. هر کتاب به بخشی از خاطره‌ی زندگی‌تان تبدیل می‌شود؛ چرا که بخشی از زندگی خود را با آن گذرانده اید.
پت ویلیامز
کتابخانه‌ی یک انسان نشان موهبت است، نه نشان افتخار.
مارتین لوتر کینگ
مارک اپلر نویسنده و سخنران موفقیت، می‌گوید:«ورق نزنید، بخوانید. امروز در روزگاری زندگی می‌کنیم که خواندن سخت شده است، در فرهنگی که با بمباران اطلاعات و بی نیازی به تفکر عمیق، سطحی خواندن عادت شده است. با وجود این، باید بدانید درک و فهم عمیق مسائل فقط با خواندن عمیق به دست می‌آید.»
هنگامی که من در سال ۱۹۶۹ برای کار پیش دبلیو کلمنت استون رفتم، مرا در مصاحبه‌ای یک ساعتی نشاند اولین سوالش این بود:« آیا شما تلوزیون نگاه می‌کنید؟»
بعد پرسید: «فکر می‌کنید روزی چند ساعت تلوزیون نگاه می‌کنید؟ »
من پس از حساب و کتابی کوتاه پاسخ دادم: «حدود روزی سه ساعت. »
آقای استون مستقیم در چشم های من نگاه کرد و گفت:«از شما می‌خواهم یک ساعت از آن را بزنید و زمان تلوزیون نگاه کردن خود را به روزی دوساعت کاهش دهید. اگر شما این کار را بکنید سیصد و شصت و پنج ساعت در سال پس انداز کرده اید و اگر آن زمان را به چهل ساعت کار هفتگی تقسیم کنید، خواهید دید که حدود نه هفته به بهره وری زندگی خود افزوده اید. مثل این است که در سال دو ماه اضافه کار کرده اید.» من قبول کردم که این جایگزین بسیار قدرتمندی است و سپس از آقای استون پرسیدم فکر می‌کنند با این یک ساعت اضافه باید چکار کنم؟ او پیشنهاد داد:« من در زمینه‌ی کارم مطالعه میکنم…» من نصیحت او را پذیرفتم و این کار تفاوت عمده ای در زندگی ام ایجاد کرد.
جک کنفیلد، قدرت تمرکز
دنیای ما از تلوزیون، فیلم، دی وی دی، سایت های اینترنتی و بازی های یارانه ای تشکیل شده است. همه این وسایل چنین ذهنیتی را به دنبال می‌آورند که « مرا سرگرم کن! نذار مغزم زیاد کار کنه.» در حالی که پیام خواندن این است:«با من سرو کله بزن، منو هول بده، مغزم رو بساز، وادارم کن فکر کنم .»
پت ویلیامز
اگر شما در هر زمینه ای پنج کتاب به راستی خوب بخوانید؛ در آ« زمینه به کارشناسی جهانی تبدیل خواهید شد.
پت ویلیامز
اگر شما روزی یک ساعت کتاب بخوانید، در عرض ده سال، پانصدو بیست کتاب تمام خواهید کرد و در عمل در بیش از صد رشته مختلف کارشناس جهانی خواهید شد. آیا شما فکر می‌کنید از امروز تا ده سال آینده، کارشناس جهانی شدن در صد رشته‌ی مختلف تاثیری در زندگی شما خواهد داشت؟ در روابط شما چطور؟ راجع به میزان درآمدتان چطور فکر می‌کنید؟ می‌توانید تصور کنید که مردم فقط برای یک قرار شام یا نهار با شما سرو دست میشکنند؟ جی گوتری، اعضای تیم بازیگران والت دیزنی
اگر من مسئول دانشگاه بودم، تاکید می‌کردم که به همه دانشجویان سه مهارت مهم آموزش داده شود:
مهارت حفظ کردن
تندخوانی
چطور فرصت هارا تشخیص دهند و از آن‌ها استفاده کنند.
ریچ ولف، نویسنده
مطلب مشابه: سخنانی که باید با طلا نوشت؛ جملات فوق ارزشمند و مفهومی بزرگان
یک کتابفروشی مانند گنجینه ای بزرگ است که گنج معرفت و خرد دوران را در خود ذخیره کرده است، همه مخاطرات زندگی و همه ی لذت های شیرین لحظات را؛چرا که فقط در کتابفروشی است که تجربیات همه مردان فرهیخته یکجا موجود است و برای آنان که چشمی برای دیدن، گوشی برای شنیدن و ذهنی برای درک کردن دارند، اشاعه می‌شود.»
به یک کتابفروشی رفتم و از خانم فروشنده پرسیدم:«بخش کتاب های خودشناسی و خودیاری کجاست ؟» او جواب داد:« اگر بگم که ازهمون اول هدف ما نقش بر آب شده !»
جورج کارلین، کمدین
وقتی وارد یک کتابفروشی می‌شوم، احساس بی کفایتی میکنم. کتاب های زیادی آن‌جاست که درباره آن‌ها چیزی نمیدانم. تحصیلات به شما یاد می‌دهد که بتوانید بخوانید و خواندن، تحصیل کردن را می‌آموزد. این موضوع امروزه اهمیت بالایی دارد؛ چرا که جامعه در حال تغییر است.
فیشر دی بری، مربی تیم فوتبال نیروی هوایی
چیزی خاص درباره آنان که به کلمات مکتوب علاقمندند وجود دارد. آن‌ها موجوداتی هستند فرهیخته، با معلومات و انسان .
ناتان پاین، کتابفروش
کتابفروشی جایی است که ما می‌توانیم با افراد زیادی برای همیشه ارتباط برقرار کنیم.
استفان ریگو، مدیر مسئول انتشارات بارنز.اند.نوبل
وقتی ما کتاب جمع می‌کنیم، درواقع، شادی و مسرت جمع می‌کنیم.
وینسنت استارت، نویسنده و کلکسیونر کتاب
خواندن کاری درست و شایسته است. من با خواندن کتاب های ارزشمند در جهات بسیاری رشد کرده ام. دست کم روزی یک ساعت را به کتاب خواندن اختصاص داده ام. اما اعتراف میکنم باید هدفی تعیین کنم و شاید اگر هدفی داشتم بسیار بیشتر از این خوانده بودم.»
برای کودکان با صدای بلند بخوانید و خودتان یک کودک شوید. به کلماتی که می‌خوانید گوش دهید. آن وقت ببینید که به راستی چه کسی کتاب خوانده است؟ شاید صدای مادرتان را بشنوید که همان داستان را زمانی برای شما خوانده است و یا حتی صدای پدربزرگتان را. کلمات از میان نسل ها عبور می‌کنند؛ به اعماق آب ها و فراتر می‌روند، تمدن ها را می‌سازند . در نهایت، راه خود را به گذشته پیدامی‌کنند. داستانی که می‌خوانید و قصه داستان خواندن شما، پل میان نسل ها را می‌سازد.
راجرروزنبلات، مقاله نویس
شما ممکن است ثروت مادی بی حد و حصری داشته باشید صندوقچه ای جواهرات و کیفی پر از طلا اما هرگز ثروتمند تر از من نخواهید بود من مادری داشتم که برایم کتاب میخواند.
پیت ویلیامز
نظرات کاربران