عشق و عاشقی در هوایی در لذتبخش است اما این عشق در زمستان حال و هوایی دیگر است. بسیاری از اصحاب قلم نیز درباره همین زمستان جملات زیبا و عاشقانهای را به رشته تحریر درآوردهاند. در ادامه همراه سایت سبکنو باشید تا نگاهی بر این جملات داشته باشیم.
متن عاشقانههای زمستانی و برفی
در کنار تو … فرقی نمی کند قدم زدن دو نفره روز برفی باشد یا رقصیدن زیر باران یک روز ابری یا پیاده روی در یک جاده سر سبز تابستانی. در کنار تو همه چیز زیباست …
فصل ها می آیند و می روند و به هم تبدیل می شوند اما عشق من به تو همیشه و تا ابد یک رنگ و بی تغییر خواهد ماند.
اولین دانه های برفی که در یک روز برفی عاشقانه روی زمین می نشینند همانند اولین نگاه عاشقانه زیبا هستند، یادت هست اولین برف عاشقانه مان را؟
در یک روز سرد زمستانی دلم به حضورت خوش است که گرم تر از تابستانی و عشق اعماق نگاهت می تواند یک روز ابری و برفی را روشن و پر از درخشش کند.
یادم باشد
این زمستان
لباس هایِ بیشتـری بپوشم….
تا بیهوده
تنـم آغوشی را تمنا نکند…
ترجیحا لباسهایم
دو جیبِ بزرگ داشته باشند
تا دست هایم هوسِ گرمایِ دستی را نکند….
این زمستان حواسم بیشتر به خـودِ بی آغوشِ سرمایی ام باشــد…..
قهوه داغ، آتش داغ و معشوقی که در کنارش همه جاده های برفی را قدم بزنم
من با همین ها سردترین روزهای زمستان را می گذرانم.
وقتی با تو هستم خودم را کمی بیشتر از همیشه دوست دارم، بودن با تو مثل خنکای اولین برف زمستانی روی گونه های گرمم پر احساس و به یاد ماندنی است.
عشق تو همانند یک کت گرم در سردترین روزهای زمستانی مرا گرم می کند و دستانت همچون دکمه های آن از من در برابر بادها محافظت می کنند.
مردِ مغرور دوست داشتنی ام!
این زمستان،
این سوزِ دلچسب
و این هوای نوبرانه
تنها کنار تو با یک فنجان چای گرم میچسبد!
که بنشینیم کنار شومینه…
و از پشت پنجره هوای زمستان را تماشا کنیم…
تو برایم مولانا بخوانی
“ای که در باغ رخش ره بردی
گل تازه به زمستان بستان”
من وجودم لبریز شود از تو…
آسمان ذوق کند…
برف ببارد..
ما بوسه بکاریم ..
و دنیا بالای سقفِ خانه ای
که آدم هایش ماییم
آهنگ عشق بنوازد
ما برقصیم …
و یکی شویم
در آغوش هم!
صحنه سپید پوش شدن زمین با اولین دانه های برف بسیار زیباست
و قدم زدن در کنار تو در این صحنه زمستانی همچون راه رفتن بر فراز ابر هاست
همان قدر سبک و نرم … همان قدر خواستنی
مطلب مشابه: متن درباره برف و زمستان، متن برفی، جملات کپشن و استوری زمستانی
حضورت رنگ از چهره زمستان های سنگین زندگی ام پرانده است
تو بهاری ترین اتفاق زندگی ام هستی … با من در میان برف ها قدم بزن
اصلا فلسفه یِ برف و بارون
دوتایی قدم زدن وخـاطره ساختنه….
وگرنه جـُز اینکه هوا رو سـرد کنن و مردمُ کلافه
فایده یِ دیگه دارن؟
ندارن دیگه
عشقت در دلم همچون جوانه ای بود که از زیر انبوهی از برف های به زمین نشسته تلاش می کرد سر بیرون آورد
و حالا آن جوانه به گلی زیبا تبدیل شده است
دوستت دارم همراه روزهای برفی و همدم شب های زمستانی ام
زمستان
یک تو میخواهد
یک تو که دستانش را بشود
بی هیچ دلهرهای گرفت
یک تو که بشود
این خیابانهای یخ زده را
گرم قدم زد…
لذت داشتن یه دوست خوب توی یه دنیای بد مثل خوردن یه فنجون قهوه گرم زیره برفه !!!!!
درسته که هوا رو گرم نمی کنه ولی تورو دل گرم میکنه
فصلِ سرما می آید
زمستان را میگویم…
امّا تا آغوشِ تو هست،
من گرمِ گرمم…!
تو آمدی و اثباتی شدی بر این که هیچ زمستانی ماندنی نیست …
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
دوستت دارم اما نه به اندازه ی برف ، چون یه روز آب می شه . دوستت دارم اما نه به اندازه ی گل ، چون یه روز پژمرده می شه . دوستت دارم به اندازه ی دنیا ، چون هیچ وقت تموم نمی شه !
چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی
به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم
نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه
تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم
وقتی بهت گفتم :دلتنگ تو هستم ، به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی ! به چه دلخوش کرده ای ؟ تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟
لیز خوردن بهونه ایست تا دست هایی رو که دوست داری محکم تر فشار بدی
روز زمستونیت قشنگ!
وقتی با تو هستم خودم را کمی بیشتر از همیشه دوست دارم،
بودن با تو مثل خنکای اولین برف زمستانی روی گونه های گرمم پر احساس و به یاد ماندنی است..
دارد برف می آید
در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد
تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
به چشمانت قسم
با بودن تو
زمستانی ترین روزم بهار است..
حضورت رنگ از چهره زمستان های سنگین زندگی ام پرانده است
تو بهاری ترین اتفاق زندگی ام هستی … با من در میان برف ها قدم بزن
تو که باشی
زمستان زیباترین فصل تقویم می شود
و شب را هیچ حاجتی به صبح نیست..
تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت
می توان گفت که من چلچله باغ توام
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف
سخت محتاج به گرمای توام
مطلب مشابه: اشعار زیبا درباره زمستان، زیباترین شعر عاشقانه و عکس نوشته های برفی
متنهای احساسی مخصوص زمستان
از فشردن
دست های گرم تابستانی تو و
دست های زمستانی من
چه پاییز های انتظار گذشت و گذشت
تا شکوفه های بهاری معتدل
من و تو
بر آمدند..
به چشمانت قسم
با بودن تو
زمستانی ترین روزم بهار است..
زمستان
می تواند زیبا ترین فصل تقویم باشد
وقتی سرما می گیردم و بعد
توی تنور آغوشت گرم می شوم
وقتی شب های سیاه و طولانی
من باشم
و
تو باشی
و
پرده ی اتاق
که از غروب تا صبح کشیده می ماند
حضورت رنگ از چهره زمستان های سنگین زندگی ام پرانده است
تو بهاری ترین اتفاق زندگی ام هستی
با من در میان برف ها قدم بزن
باران یا برف
چه فرقی میکند؟
تو که باشی، هوا که هیچ
زندگی خوب است…
دارد برف می آید
در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد
تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
دوست داشتن تو
خوردن یک سیب سالم و سفید
در یک روز شفاف و
شیشه ای زمستانی
محبوب من!
دوست داشتن تو
مثل شادی نفس کشیدن است
در یک کاج زار برفی..
متنهای عالی زمستانی
تو مثل سوگلی های
قشنگ زمستان می مانی
سرد
بارانی
آفتابی
به اندازه ی شیرینی
یک خواب زمستانی
در میان بازوانت
تو به تنهایی اندازه ی زیبایی های زمستان زیبایی
آنقدر زیبایی که آدم دلش می خواهد
با باران در آغوشت بگیرد
با کوچه در آغوشت بگیرد
با برف در آغوشت بگیرد
و در میان بازوانت زمستان را
عاشقانه تماشا کند
بیرون هوا بسیار سرد است اما با ایستادن در مقابل تو
احساسی شبیه در بهشت بودن به من می دهد
من احساس می کنم به فرشته های عالم بالا پیوسته ام…
دوستت دارم عزیزم!
تو دختر زمستانی
و سردی نگاهت، گرمای آغوشت و بی رحمی ات را از همین زمستان به ارث برده ای
خوب می دانم پشت همه ظاهرانه هایت
قلبی به سپیدی دانه های برف نهفته است
قلبی که عاشق است …
دوستت دارم اما نه به اندازه برف، چون یه روز آب می شه
دوستت دارم اما نه به اندازه گل، چون یه روز پژمرده می شه
دوستت دارم به اندازه دنیا، چون هیچ وقت تموم نمی شه!
پاهای من هی سر بخورد
و دست های تو هی بی هوا من را بگیرد
بی خود نیست که عاشق زمستانم
و برف و زمین های یخ زده اش!
زمستان باشد و تو باشی و
دست های گرمت
گونه های گل افتاده ات
خنده های سر مستت
و نگاه پر از عشقت
زمستان باشد و من هر لحظه بیشتر عاشقت شوم
شب های طولانی زمستان را تنها خاطر تو
صبح می کند
همیشه با من بمان
حتی خاطره هایت هم دلگرمم می کنند
حکایت زمستان و زردآلوست
وسط سرما و برف و بوران
دلم هوس آغوش کسی را دارد
که نمی آید
که نمی رسد
که نیست
نظرات کاربران